قسمت 109: چالش

پرواز کشتی هوایی ادامه یافت.

تادئوس توضیح داده بود که این سفر یک ماه طول می‌کشد. بنابراین، پانزده اتاق یک نفره به دانشجویان جدید داده شد و آنها به بخش بزرگی از کشتی دسترسی داشتند.

سه تالار مشترک وجود داشت: عرشه اصلی، کتابخانه و سالن آموزشی.

عرشه اصلی برای کسانی بود که از مناظر آسمان لذت می‌بردند یا در فضای باز مدیتیشن می‌کردند؛ همچنین جایی بود که روزی دو بار میز بزرگ پر از خوراکی‌ها ظاهر می‌شد.

کتابخانه دارای کتاب‌های زیادی در مورد تاریخ تهذیب‌کنندگان و خانواده‌های نجیب بود.

سالن تمرین چند میدان کوچک داشت که تهذیب‌کنندگان می‌توانستند با استفاده از هنرهای رزمی خود مبارزه کنند.

نوآ تصمیم گرفته بود روی عرشه اصلی بماند اما در مقطعی مشکلی گریبان گیرش شد.

«با من مبارزه کن!»

جون در مقابل نوآ که با آرامش روی یکی از تشک‌های عرشه اصلی در حال تهذیب بود ایستاد.

او پس از گفتگو با تادئوس حال و حوصله مطالعه نداشت و می‌خواست هر چه سریع‌تر قدرت خود را افزایش دهد.

او متوجه شد که ذهنش روی عرشه راحت‌تر است و این باعث افزایش سرعت تهذیب او می‌شود. بنابراین، او ترجیح داد در آنجا مراقبه کند تا در اتاقش.

با این حال، جون هرگز به او اجازه نداد تا کاملاً روی تمریناتش تمرکز کند.

این سومین روز متوالیه!

جون از زمانی که وجود سالن آموزشی را کشف کرد، هر فردی که در کشتی حضور داشت را به چالش کشیده و تنها در چهار روز، او همه را به استثنای نوآ شکست داده بود.

نوآ را هم به چالش کشیده بود، اما نوآ عمداً در روز اول شکست را پذیرفته بود، او به عنوان قوی‌ترین فرد حاضر در کشتی به این موارد اهمیتی نمی‌داد و فقط می‌خواست بی‌صدا و در آرامش تهذیب کند.

در ابتدا، جون نتیجه را پذیرفته و روی سایر دانش‌آموزان تمرکز کرد، اما بعد از شکست خوردن روث، او چیزی دردسرساز گفت:

«من احساس می‌کنم که حتی اگه همه‌مون باهم به ونس حمله کنیم، بازم نمی‌تونیم اونو شکست بدیم.»

ظاهراً غریزه خوب ...