قسمت ۱۷۷: صنف

کوزه‌ای پر از نوشیدنی در مقابل نوآ گذاشته شد و او پس از بازرسی سریع محتویتاش با انرژی ذهنی، جرعه‌ای از آن نوشید. استفاده از انرژی ذهنی برای نگاه کردن به همه چیز به یک عادت برای نوآ شده بود.

نوشیدنی قوی و بی‌مزه بود، نوشیدنی‌ای به‌دور از کیفیت آیور...

«قبل از اینکه بتونی شکار رو شروع کنی باید مواردی رو به تو آموزش بدم، می‌تونی از فعالیت‌های صنفی ما شروع کنی.» پس از مکثی ران ادامه داد: «ما می‌تونیم آزادانه شکار کنیم، یک نقشه دقیق از مناطق نزدیک پایتخت با توصیف جانورای مختلف هر منطقه وجود داره. همچنین، هر جانور جادویی و هر کدوم از اعضای بدن اونا ارزش متفاوتی داره. تو می‌تونی به ارزش اونا در طبقه اول صنف نگاه کنی. معمولاً به دلیل نیاز اونا در شهر سلطنتی ارزش‌شون هم متفاوته...»

نوآ از سرش را تکان داد و با خودش فکر کرد: این یه امر کاملاً استاندارده، ارزش هر چیزی با تقاضای اون در بازار مشخص میشه.

«ما همچنین منطقه‌ای رو که قراره داخلش شکار کنیم رو از قبل مشخص می‌کنیم تا شکارچیای دیگر بتونن تصمیم بگیرن و بدونن که رقابت برای یک چه موجوداتی خیلی زیاده و کارشون رو به هدف دیگه‌ای تغییر بدن، ما همیشه سعی می‌کنیم از درگیری داخلی خودداری کنیم. قوانین در مورد مالکیت اعضای بدن موجودات هم سختگیرانه‌ست.»

سپس ران به سمت میزی که کرت در حال نوشیدن بود اشاره کرد.

«اونو ببین، کرت، بیش از ده ساله که شکارچی بوده. اون معمولاً با تهذیب کننده‌هایی که باهاش دور میز نشستن، جانورهای رتبه ۴ رو شکار می‌کنن. ما به اون خیلی اعتماد داریم، پس از رفتاری که نشون داد عصبانی نشو، اون فقط می‌خواست مطمئن بشه که تو لایق این انجمن هستی.»

با اونایی که اونجان شکار می‌کنه؟ پس یعنی اونم به تنهایی نمی‌تونه یکشون رو شکار کنه...

نوآ فکر کرد و نتوانست این سوال را نپرسد که: «موجودات رتبه ۴ اینقدر قوی هستن؟»

ران قبل از جواب دادن از کوزه‌اش نوشید.

«خب، بله. اونا در رده‌ه‌ای قهرمانی هستن در حالی که انسان‌ها به هر سه مرکز قدرت‌شون در رتبه ...