قسمت ۱۸۰: گسترش

وزغ‌های سمی نیز عموماً در باتلاق‌هایی مانند مارمولک‌های باتلاقی زندگی می‌کردند، پس منطقی بود که آسیب‌های وارده به بدنش را حاصل در درگیری با گونه‌های دیگر جانوران جادویی در نظر بگیریم.

این بریدگی‌ها انقدر کوچیکن که نمیتونن توسط موجودات رتبه ۴ ایجاد شده باشن.

وزغ تنها یک متر طول داشت در حالی که مارمولک باتلاق رتبه ۳ میانگین اندازه‌اش دو و نیم متر بود.

یعنی مارمولک‌های رتبه ۲ به این روزگار انداختن بودنش؟ اگه اینطوریه، قرار جلوتر با چندتاشون روبه‌رو بشم درسته؟

نوآ با کمی عدم اطمینان به سمتی که وزغ از آنجا آمده بود خیره شد.

اگه یک دسته به این بزرگی باشه، معمولاً به معنای یک چیزه: اونا در حال گسترش و تولید مثلن...

جانوران جادویی، درواقع همان موجودات عادی بودند که به دلیل وجود نفس در محیط، جهش پیدا کرده بودند.

با گذشت زمان، هر نوع جانور جادویی به گونه‌ای متفاوت تبدیل شده و موجودات عجیب و غریب زیادی را به دنیا آمدند. حداقل، این مورد قبول ترین نظریه در مورد تولد جانوران جادویی بود.

«نفس» می‌توانست انسان‌ها را به تهذیب‌کنندگان و حیوانات را به جانوران جادویی تبدیل کند، چنین انرژی عرفانی واقعاً شگفت‌انگیز بود.

به استثنای جفت‌گیری، جانوران جادویی جدید می‌توانستند از طریق تأثیر حضور موجودات سطح بالاتر بر محیط نیز تولید شوند. یک مارمولک باتلاق رتبه ۴ می‌توانست تعداد غیرقابل تصوری از مارمولک‌های معمولی را به جانوران جادوی تبدیل کند.

نوآ پیوسته این اطلاعات را در ذهنش مرور کرد. دانش او در زمینه جانوران جادویی گسترده بود، چرا که آکادمی بهترین آموزش‌ها را در کل کشور به او داده بود.

باید مشخص کنم که چند موجود زیر رتبه ۳ وجود داره؟ چند تا بالاتر از اون وجود داره؟

او می‌دانست که کشتن یک موجود رتبه ۳ با استفاده از جانوران ضعیف‌تر و رتبه‌پایین‌تر کار سختی است، پس یعنی که دسته پیش رو باید حداقل چند هزار جانور را در خود جای داده باشد.

نوآ تصمیم خود را گرفت و قبل از ادامه راهش، جسد وزغ را در حلقه فضایی خود قرار ...