شش تهذیب‌گر هیولای بزرگ را احاطه کردند. حمله صوتی که فیل انجام داده بود فقط توانست آنها را به عقب براند و آسیبی به آنها وارد نشد. نوآ نیز از موقعیت خود در چند صد متری نبرد می‌توانست قدرت آن حمله را حدس بزند.

«اگه اونجا بودم پرده گوشم منفجر می‌شد. جدا از صدا، ویژگی فیل‌های کوچک کننده بدن قوی اوناست، حملات صوتی فقط یک حرکت معمولیه.»

پس از این درک، اشتیاق او برای افزایش قدرتش بیشتر شد.

واقعا کنجکاوم که ببینم چطوری قراره باهاش مبارزه کنن.

از آنجایی که شکارچیان فقط تهذیب‌گر‌های رتبه ۲ بودند، حملات‌شان آن‌قدر قدرتی در خود نداشت که جانور را در چند ضربه بکشد، این نبرد قطعاً یک مبارزه طولانی‌مدت بود.

با این حال، هنگامی که او این افکار را در سرش بررسی می‌کرد، نبرد هم آغاز شد.

کرت به سمت فیل پرید و چکش خود را روی سر آن کوبید. او سریع بود و جثه موجود اجازه نمی‌داد از برخورد ضربه جلوگیری کند و چکش روی سرش فرود آمد و موج ضربه‌ای بلند ایجاد کرد که در دشت طنین انداز شد.

به‌نظر می‌رسید فیل کمی از حمله رنج برده زیرا به‌دلیل شدت ضربه سر خود را پایین انداخت، اما چشمانش اصلا بسته نشدند، آنها روی مرد تنومندی که جرأت کرد تا به‌صورت فیزیکی او را به چالش بکشد، ثابت ماندند.

فیل نیز در پاسخ دوباره با استفاده از خرطومش یک حمله‌ی صوتی به سمت موقعیت کرت روانه کرد. خرطومش سریع و سنگین بود. پوست روی آن به سختی فولاد و آن قسمت بدن یکی از بهترین مواد برای ایجاد شلاق‌های حکاکی محسوب می‌شد!

کرت نتوانست از موقعیت فعلی‌اش که هنوز در هوا بود از حمله اجتناب کند و ضربه به دنده‌هایش اصابت کرد. قدرت پشت این ضربه بسیار زیاد بود و کرت را به ده‌ متری جایگاه قبلی پرتاب و او را به زمین کوبید و بر نقطه‌ی برخوردش یک گودال ایجاد شد.

حمله کرت فقط توانست جانور را کمی تکان دهد، در حالی که فیل می‌توانست تهذیب‌گر را فقط با یک ضربه از بین ببرد! تفاوت قدرت‌شان...