تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 217
اوج رتبه سوم بدن در سن نوزده و نیم سالگی؛ ین یک شاهکار باورنکردنی بود!
اصلیترین دلیلی این اتفاق هم به دلیل جعل هفت جهنم بود که نوآ در دوران کودکی خود به کمک آن آموزش دید.
تکنیکهای غیرمتعارف سرعت آموزش سریعتری داشتند، اما لازم بود که تهذیبگر مراحل پرخطری را طی کند.
جعل هفت جهنم بارها زندگی نوآ را به خطر انداخته بود، پس تعجبی نداشت که او با این سن کم به اوج رتبه سوم برسد.
«الان من باید نفس رو در تموم بدنم ذخیره کنم.»
انرژی زیادی برای بازسازی بدن لازم بود و چه چیزی بهتر از این نفس شگفتانگیز؟
نوآ تهذیب خود را از سر گرفت، قبل از اینکه برای بازسازی تلاش کند او باید مطمئن میشد که بدنش با نفس پر شده است.
یک هفته بدون حادثه گذشت و نوآ هر شب روی بدن یین و از بقیه روز برای خواب استفاده میکرد.
استراحت در طول آن فرآیند ضروری بود چرا که بدن به زمان نیاز داشت تا با نفس مخلوط شده و پس از آن باید هر یک از اجزای خود را بهطور یکنواخت تغذیه میکرد.
بالاخره در پایان شب هفتم، نوآ دیگر نتوانست نفسی در خود ذخیره کند.
«زمانشه.»
نوآ لباسهایش را درآورد و برهنه روی زمین کف اتاق نشست.
روند بازسازی طولانی و دردناک بود. میشد این فرایند را به خواب زمستانی جانوران جادویی شبیه دانست که در طی آن رتبه خود را افزایش میدادند، تنها با این تفاوت که انسانها نیازی به ایجاد غشای نفس در طول آن دوره نداشت این تفاوتهای جزئی بهوجود میآمد.
«اولین قدم به سوی رتبههای قهرمانی، اولین قدم به سوی آزادی کامل!»
اراده نوآ بالا رفت و دیگر وقت را تلف نکرده و مرحله بعدی روش تغذیه خود را فعال کرد.
استخوانهای بدن او آنقدر نفس جمع کرده بودند که بهطور مستقل هالهای سرد از خود ساطع میکردند، بههرحال آنها بخشی بودند که توسط بدن یین متمرکز شده بود.
با این حال، همانطور که نوآ خواست، آنها امواج انرژی را در سراسر بدن او آزاد کردند.
ترک خوردن استخوانها!
...کتابهای تصادفی

