قسمت ۲۲۹: جدایی

«دارن میان!»

میلو فریاد زد و برای حمله جانوران جادویی آماده شد.

بقیه در گروه او نیز همین کار را کردند و خود را در یک آرایش دایره‌ای قرار دادند که هر زاویه را پوشش می‌داد.

دنیل یک شمشیر نقره‌ای به دست داشت، میلو دو خنجر ، فیبی نیزه‌ای را با دو دست و تروی و مانوئل نیز با شمشیرهایشان به سمت دیوارها آماده مبارزه بودند.

«اونا فقط باید رتبه ۳ باشن، نیازی به هدر دادن انرژی ذهنی‌تون روی اونا نیست...»

دنیل با صدایی بلند دستور داد و بقیه سرشان را به نشانه تایید حرکت دادند، قدرت آنها بسیار بالاتر از آن موجودات ضعیف بود.

به‌خصوص که سه نفر از آنها رتبه ۴ بدن را داشتند، استفاده از انرژی ذهنی‌شان زیاده‌روی بیش از حد بود.

کرم‌ها به آرامی از تونل‌ها بیرون آمدند و وضعیت را بررسی کردند.

در نگاه آن جانوران ساده، پنج انسان جلوی‌شان خیلی ترسناک بودند.

آنها نیت جنگی زیادی داشتند و با هم کار می‌کردند، آنها ترجیح می‌دادند به دنبال انسان منفرد در قسمت‌های عمیق‌تر لانه خود بروند.

با این حال، رهبر آنها دستورات خاصی داده بود که باعث شد پس از چند لحظه تردید به سمت آنها حمله‌ور شوند.

نتیجه آن مبارزه کاملا قابل پیش‌بینی بود.

شصت جانور جادویی در رده سوم تلاش کردند تا تهذیب کنندگان را محاصره کنند اما به دلیل تفاوت بسیار زیاد قدرت در چند دقیقه شکست خوردند.

دنیل با ظرافت شمشیر خود را حرکت می‌داد و نور درخشانی از خود ساطع می‌کرد که به محض تماس با موجودات، آنها را قطع می‌کرد.

میلو بر روی هر کرمی که بیش از حد به دایره نزدیک می‌شد، زخم‌های دقیقی وارد می‌کرد و هر کدام را در یک ضربه از بین می‌برد.

فیبی از حملات گسترده استفاده می‌کرد و قدرت سلاح بلند خود را به‌طور کامل نشان می‌داد و از نزدیک شدن بیشتر موجودات به آنها جلوگیری کرد.

تروی و مانوئل اندکی تاثیرگذاری کمتری داشتند اما همچنان باز هم چند کرم را کشتند.