تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 290
قسمت ۲۹۰: برادر
همه چیز آشفتهتر شد.
جنگ تا حد زیادی میان دو ارتش گسترش یافت.
آرایشهای نظامی کمکم با ملحق شدن لباس قرمزها به جنگ در حال نابود شدن بود و خطوط نیروهای پیشرو بهشکل کامل پخش شده و دیگر وجود نداشت/
تهذیبگرهای در مرحله مایع برای کسانی که در مرحله جامد بودند چندان تهدیدی محسوب نمیشدند، اما همچنان میتوانستند آنها را با تعدادشان تحت تأثیر قرار دهند.
با این حال، اولین درگیری تعداد تلفات امپراتوری را تا حد زیادی بیشتر کرده بود، حتی با کمک کسانی که در مرحله جامد بودند، ارتش همچنان در حالت دفاعی بود.
با این حال، افزایش تلفات به سرعت متوقف شد و تهذیب گرهای قرمز در هر مبارزه به قدرت اصلی تبدیل شده لباس آبیها فقط پشتیبانی میکردند، تفاوت قدرت بین دو طرف آنقدرها هم زیاد نبود.
نوآ در آن شرایط میتوانست آزادانه در میدان جنگ بدود.
سربازان درگیر جنگهای شخصی یا گروهی خود بودند، تمرکزشان روی حریفان مقابلشان بود، حتی یک ثانیه هم نمیشد حواسشان را پرت کرد.
به همین دلیل نوآ به کشتن خود ادامه داد. او به یک طرفهترین جنگها میرسید و به سربازان آبی کمک میکرد تا ضربه نهایی را وارد کنند.
لایههای انرژی ذهنی اطراف بدنش به او اجازه میداد تقریباً بدون جلب توجه پشت سرشان ظاهر شود، بیشتر تهذیبگران حتی نمیدانستند چه چیزی به آنها ضربه زده است، حتی در هنگام مرگ.
«این شبیه جنگ علیه اورسونه. من توسط تهذیبگرهای قویتر از خودم احاطه شدم و انرژی آزاد شده از جنگهای اونا برای منفجر کردن من کافیه. با این حال، اگه من با دقت برنامه ریزی کنم، میتونم نتیجه برخی از اونا رو تغییر بدم...»
کشتن یک تهذیبگر آبی میتوانست تعادل را در هر جنگ شکسته و شانس یک پیروزی سریع را ایجاد کند.
این باعث مرگ سربازان قرمز نمیشد، اما مطمئناً تلفات را در بین لباس آبیها افزایش میداد.
همچنین، به دلیل کاهش انسداد خطوط دفاعی، سربازان قرمز کنار او کار آسان تری برای شکست دادن حریفان خود ...
کتابهای تصادفی

