قسمت ۳۳۳: طعمه

نوا از مکالمه بین دوایت و روی خبری نداشت، او نمی‌دانست که سازمانی قبلاً به او علاقه نشان داده است.

او نقشه دیگری نداشت، نقشه مجمع الجزایر فرصت‌های جالب دیگری داشت، اما همه آن‌ها توسط جناح‌های کشور اوترا و امپراتوری شاندال اداره می‌شد، او نمی‌خواست در معرض دید آنها باشد.

از آنجایی که آن زمان کاری برای انجام دادن نداشت، تصمیم گرفت بازار جزیره صد و سی و دو را کاوش کند.

او برنامه داشت که گه‌گاه به فروشگاه نقشه سر میزد تذهیب کند و وسایل به درد نخور خود را بفروشد، او مطمئن بود که اگر به اندازه کافی صبر کند فرصت دیگری به دست خواهد آمد.

این جزیره دارای فروشگاه‌های مختلفی بود که در این فروشگاه‌ها، بیشتر لوازم‌های مربوطه در اکثر انواع زمینه‌های تذهیب یافت میشد.

آیتم‌های حکاکی شده، اجساد جانوران جادویی، تکنیک‌ها و طلسم‌ها، معجون‌ها و دواها، هر نوع منبع مفیدی در سفر تهذیبگری را می‌توان در آنجا یافت.

با این حال، برای شخصی مانند نوا که در پایتخت کشور اوترا زندگی می‌کرد، تنوع کالاها کم بود.

آیتم‌های حکاکی شده بیشتر در رتبه اول قرار داشتند، مواردی که در رتبه دوم قرار داشتند شاهکار محسوب می‌شدند و به قیمت‌های گزاف فروخته می‌شدند، نوا نمی‌خواست پول خود را در چیزهایی که غیر ضروری بود هدر دهد.

اجساد جانوران جادویی تا حدودی رضایت بخش بودند، اما آن‌هایی که در رده‌های قهرمانی بودند و در وضعیت خوبی از مجمع الجزایر به دست آمده بود، وقتی که نوا به دنبال موجوداتی از عنصر تاریکی بود چیزی جز اجساد پوسیده و متلاشی شده نمی‌یافت.

فنون و طلسم‌ها در بهترین حالت در سطح دوم قرار داشتند، در حالی که هنرهای رزمی و روش‌های تغذیه بدن، تنها به سطح سوم می‌رسیدند، آن‌ها نیز به شدت گران بودند، نوا متوجه شد که نمی‌تواند چیزی بخرد که مورد علاقه او باشد.

در مورد معجون و قرص‌ها، نوا فقط خرید چند واکن...