قسمت ۳۳۷: مقر اصلی

روی لال شده بود، نام نوآ در ذهنش زنگ می­زد و داشت با نگاهش مرد جوان روبه­رویش را سوراخ می­کرد.

اقدامات نوآ برای جلب توجه یک تهذیب‌گر در رتبه‌های قهرمانی کافی نبود، اما آن‌هایی که در رتبه­های انسانی، گزارش‌های مختلف قاره را مدیریت می‌کردند او را خیلی خوب می‌شناختند.

نمی شد کاریش کرد، نوآ با فرارش از کشور اوترا غوغای زیادی به­پا کرده بود و داشتن یک جنایتکار فراری، لکه ننگی بر شهرت خانواده الباس که چهره کشور بود محسوب می­شد.

پس از فرارش، اطلاعات زیادی در مورد ویژگی‌ها و توانایی‌های نوآ منتشر شد، اما سلطنتی‌ها سعی کردند این اطلاعات را در منطقه تحت نفوذ خودشان نگه دارند.

هرچه نباشد سه کشور بزرگ قاره‌ها علناً دشمن یکدیگر بودند، برای سلطنتی‌ها غیرممکن بود که فقط برای دستگیری یک جنایتکار در رتبه‌های انسانی به دنبال همکاری امپراتوری باشند.

با این حال، اتفاقاتی در کشور اودریا باعث درز اطلاعات شد.

امپراتوری شاندال به استاد حکاکی که داخل ساختار پنهان شده بود علاقه مند شد و تحقیقاتش را آغاز کرد.

سپس در آخرین نبرد ماهانه نوآ، وقتی توانایی‌هایش را آشکار کرد، ارتباطی بین شیطان نقابدار و نوآ بالوان ایجاد شد و باعث شد که تحقیقات به دست خبرچینان داخل کشور اوترا برسد.

تنها در عرض چند ماه، توانایی‌های نوآ برای هر کسی که حاضر بود برای اطلاعات پول بدهد دردسترس بود و فقط قیافه­اش چیزی بود که منحصر به کشور اوترا باقی ماند.

روی به عنوان عضوی از دنیای زیرزمینی مجمع الجزایر و به عنوان یکی از بزرگانی که اداره امور را در رتبه‌های انسانی بر عهده دارد، باید از چنین اطلاعاتی آگاه می‌بود.

به همین دلیل اسم نوآ او را شگفت زده کرد، گزارش‌ها به وضوح می‌گفتند او هنوز در کشور اودری...