فصل ۵۰۸

کرم‌های شنی زره‌دار گونه‌ای قوی از جانوران جادویی نبودند.

آنها مطمئناً یکی از قویترین انواع کرمهای موجود بودند، اما حالا که دشمنان آنها تهذیب‌گرهای رده قهرمان بودند، هیچ کاری نمی‌توانستند علیه آنها انجام دهند.

نوآ در حالی که بین کرم‌های شنی تند و تیز پرواز می‌کرد، شمشیرهایش را به‌طور تصادفی تاب می‌داد، خطوط سیاه تیز در هوا ظاهر می‌شد، هر زمان که ضربه‌ای میزد، به نظر می‌رسید که حملات او می‌توانند هر چیزی را که در مسیر حرکتشان قرار می‌گرفت، قطع کنند.

ارشد هوپ چاقوی کوچکی را که روی سطحش سوراخ داشت، تکان داد، هاله ای تهدیدآمیز از آن اسلحه ساطع شد، نوآ بلافاصله متوجه شد که یک ابزار حکاکی شده رتبه ۴ است.

چاقو هنگام حرکت در هوا صداهای تیز عجیبی را منتشر می کرد، هر بار که یکی از آن صداها اکو می شد، تیغه های باد کوچک شکل می گرفت و به ضعیف ترین قسمت های کرم های شنی می رسید.

ارشد دوک یک کره لاجوردی را کنترل می کرد که جلوی سینه اش شناور بود و بیشتر حملات او را تحریک می کرد، گلوله های آب و سیلاب هایی از طلسم او به سمت موجودات کنار او شلیک می شد.

ارشد لاورل با زیرکی از موجودات دوری کرد و دور آن‌ها چرخید تا زمانی که تعداد زیادی از آن‌ها در یک نقطه جمع شدند و قبل از ایجاد یک گلوله آتش بزرگ در بالای خود و پرتاب آن به سمت کرم‌های شنی، هر بار که طلسم خود را می‌انداخت، انفجاری عظیم رخ می‌داد.

ارشد مورگان نیزه ای حکاکی شده را به دست گرفت که هر بار که با آن پوست آنها را می خراشید، موجودات را با خطوط ساختاری آلوده می کرد، آن سلاح نیز از موارد حکاکی شده رتبه چهارم بود و خطوط درخشانی که کرم‌های شنی را آلوده می‌کردند، به گونه‌ای روی بدنشان پخش می‌شد که گویی از سرزندگی آنها تغذیه می‌شد.

- هنر رزمی اون خیلی جالبه.

نوآ نمی‌توانست به حملات ارشد مورگان علاقه نداشته باشد، ایجاد یک زخم تنها لازمه آلوده کردن موجودات به حکاکی‌هایی بود که مدام بدنشان را ...