فصل ۵۱۳ - ارشد آستین

هایو به سختی چهل تهذیب‌گر رده قهرمان را در کل رتبه‌های خود داشت.

محدودیتی برای حمایت مجمع الجزایر مرجانی از گروهی که در حال کاوش در قاره جدید بودند، وجود داشت، وضعیت آن به اندازه سه ‌کشور بزرگ پایدار نبود.

برای دفاع از قلمرو خود و تلاش برای ایجاد جای پایی در قاره کهن به بیشتر دارایی هایشان نیاز داشتند، اما نمی توانستند خود را در معرض خطر قرار دهند و ثباتی را که در نهایت به دست آورده بودند از دست دهند.

پس از تمام این ها، حتی کشور پاپرال و کشور اوترا مجبور شده بودند از فرقه ها و خانواده های نجیب زاده برای حفظ ثروتمند ترین سرزمین های خود در حین ادامه اکتشاف سرزمین جدید کمک بخواهند، هایو به سادگی نمی توانست با آنها برابری کند.

همچنین، استعمار قاره جدید یک چالش واقعی بود: جو آنجا مانع از سکونت هر تهذیب‌گر انسانی در آن سرزمین می‌شد و سه کشور بزرگ در مورد روش‌هایی که برای آن کار استفاده می‌کردند، بسیار محافظه کار بودند.

با توجه به همه آن دلایل، هایو تنها توانست سه تهذیب‌گر رده قهرمان را از طریق ایستگاه تله پورت به جنگل چوب سفید بفرستد.

ارشد لاورل با دقت منطقه زیر تاج سفید گیاهان جادویی را بررسی کرد، در حالی که چراغ‌های دوربردی جنگل را روشن می‌کرد، وقتی دید که جنگل‌های سفید از آن امواج انرژی احساس خطر نم‌ی‌کنند، نفس راحتی کشید.

هنگامی که نور های آن محو شد سه فرد در مرکز ساختار نمایان شد، دو مرد و یک زن ظاهر شدند و با احساس تراکم نفس در هوا، عباراتی متعجب از خود نشان دادند.

«ارشد آستین، نمی‌دونستم پدرسالار تو رو فرستاده.»

ارشد هوپ به سمت تهذیب‌گر با ظاهر مردی میانسال تعظیم کرد.

نوآ و بقیه برای استقبال از نیروهای کمکی هایو جمع شده بودند اما با دیدن سه نفر تازه وارد همه...