فصل ۶۱۷ . استعمار

نوآ در حین مرور مطالب طومار ارشد آستین به سمت غرب پرواز کرد.

هایو به لطف حضور شیطان تعقیب گر، نفوذ خود را در قلمروهای قاره ی جدید بسیار گسترش داده بود.

پدر سالار هایو در تقریباً چهار سالی که نوآ در داخل پیله سپری کرده بود، تغییرات لازم را در ساحل جنوب غربی ایجاد کرده بود.

جنگل چوب سفید به هیچ گونه حفاظتی نیاز نداشت.

با این حال، منطقه ی قابل سکونت در دشت لاجوردی برای گنجاندن جمعیت انسانی مجمع الجزایر مرجانی پرجمعیت بسیار کوچک بود.

بنابراین، او تکنیک کپی را در مناطق خاص و ارزشمند به کار برد تا گنبدهای نامرئی بیشتری را ایجاد کند ، جایی که انسان های تهذیبگر بتوانند در آن زندگی کنند.

دریاچه ‌های درخشان بیشتری در مرز بین جنگل و دشت پدیدار شدند و مناظر مشابهی را میشد در قلمرویی که اختاپوس ‌ها در آن زندگی میکردند و در منطقه سمی کنار بیابان مشاهده کرد.

به محض برطرف شدن تهدید جانوران بالدار، شکارهای عظیمی آغاز شده بود و نیروهای رده ی قهرمان هایو سرانجام توانستند شروع به استعمار کنند.

دسته ی اختاپوس ‌ها غالباً پس از آخرین حمله ی جانوران بالدار ناپدید شده بودند، حتی نمونه ی رتبه ی ۵ آن دسته نیز مرده بود.

آن رویداد توسط هایو مورد سوء استفاده قرار گرفت که باقی مانده ی موجودات رتبه ی ۴ را در منطقه از بین برد و امکان ایجاد مناطق قابل سکونت جدید را فراهم کرد که توسط ساختار کپی محافظت می‌شدند.

چیزی مشابه در سرزمینی که پر از رودخانه ‌های سمی بود اتفاق افتاده بود.

مهاجرت جانوران، آن قلمرو را تحت تأثیر قرار داده بود.

این بیشتر مسمومیتی که آن سرزمین را برای اکتشاف بسیار خطرناک میکرد از بین برد، که راه را برای یک استعمار جزئی باز کرد.

چهار سال برای تسلط کامل بر سواحل جنوب غربی کافی نبود، اما شیطان تعقیب ‌گر و دیگر ارشدها در آن دوره به دستاوردهای بسیار قابل توجهی دست یافتند.

هایو اکنون دارای سه گنبد بزرگ نامرئی بود که انسان های تهذیبگر می ‌توانستند در کنار سه مرز از جنگل چوب سفید ساکن شوند.

ساختار کپی زیر گنبدها و اطراف آن‌ها را برای ارائه ی حفاظت و ایجاد مناطق آموزشی که انسان های تهذیبگر مجبور به استفاده از آنها بودند، پ...