فصل ۶۵۰. پلان

انتظار برای اینکه هر دو ارشدها به اوج برگردند چند سالی طول کشید و نوآ با آن مشکلی نداشت.

او به تازگی به مرحله مایع رسیده بود و به این زودی‌ها پیشرفت‌های دیگری حاصل نمی‌شد.

این باعث شد که او وقت آزاد زیادی داشته باشد تا به توانایی هایش اختصاص دهد.

نوآ طلسم‌های زیادی در اختیار داشت، اما فقط تعداد کمی از آنها برای اصلاح مناسب بودند.

نمودار حالت شیطانی روی رون‌های کسیری که در ذهنش بر فراز دریا شناور بودند پخش شد و نوآ حتی سعی نکرد آن را ترجمه کند.

آن طلسم با رون‌‌های کسیر مرتبط بود و سطح دشواری نمودار را در سطحی بالاتر و میدان جعل شده‌ی متفاوتی به ارمغان می‌آورد.

نوآ چیز زیادی از رون‌ها و ساختارها نمی‌دانست، تخصص او فقط اراده‌ها را پوشش می‌داد.

طلسم حکاکی بدن هم همینطور بود.

از بسیاری از آموزه‌های مربوط به ساختارهای حوزه برای چیز‌هایی که نتوانست آنها را اصلاح کند استفاده می‌کرد.

از طرفی، طلسم حالت اثیری با اندام جدیدش ناسازگار بود.

مقدار انرژی ای که برای تبدیل شدن بدن او به اثیری لازم بود، حتی اگر طلسم را اصلاح کند، از آنچه که او قادر به تامین آن بود، پیشی خواهد گرفت.

این هزینه هنگفت انرژی باعث شد که این کتاب ارزش ترجمه نداشته باشد، تأثیرات آن با الزامات آن مطابقت نداشت.

درست مثل طلسم منطقه مرگ که نوآ کاملاً بیخیال آن شد.

این توانایی با سبک مبارزات او مطابقت نداشت، و تأثیرات آن فقط متوسط بود، اتلاف وقت برای چیزی که او از آن استفاده نمی‌کرد، فایده ای نداشت.

با این حال، او بقیه طلسم‌های خود را در آن سال‌ها اصلاح کرد و حتی شکل دومی را به هنر رزمی پنجه اژدها اضافه کرد.

پس از چهار سال گذراندن در بُعد جداگانه آماده رویارویی با مصیبت شد.

او قرار بود به محض اتمام مقدمات، عبور را آغاز کند.

شیطان پرنده در آن سالها بهبود یافته بود.

موهای او به طور کامل به رنگ مشکی اولیه خود بازگشته بود، زیرا بدنش در حال بهبود بود.

دانتیان او نیز در آن دوره شفا یافته بود.

ارشد...