فصل ۶۹۳ . یورش

دنیل فقط در آن شرایط می ‌توانست از دستورات نوآ اطاعت کند.

نقش او صرفاً گزارش دستاورد هایو به آرمان بود تا نیروهای آرمان بدانند که کشور اوترا از آنها سلب نخواهد شد.

در مورد استراتژی ها و روش ها، آنها به عهده ی هایو بودند.

شیطان پرنده دنیل را از میان یکی از شاخه ‌های تونل راهنمایی کرد و در آنجا یک سری انسان های تهذیبگر کلاه دار را پیدا کرد که روی زمین بایر چادر زده بودند.

آنها نیروهایی بودند که از قبل توسط هایو آماده شده بود و از طریق ورودی که در مجمع الجزایر مرجانی قرار داده شده بود، منتقل شده بودند.

حرکت از سواحل جنوب غربی قاره ی جدید به قاره ی قدیمی به وضوح بیش از حد طول می‌کشد، بنابراین ورودی در جزایر یک ایست بازرسی استراتژیک بود.

هایو تنها می‌توانست نیروی انسانی خود را به مجمع ‌الجزایر منتقل کند و از آنجا آنها را در داخل بُعد جداگانه مستقر کند تا سفرشان را کوتاه ‌تر کند.

با این حال، برخی از ارشدها در همان لحظه نیز در حال ساخت ساختارهای خاصی در داخل بُعد برای حل آن مشکل بودند.

آنها فقط تا آن زمان وقت نداشتند این کار را انجام دهند.

آموزه ‌های سی ‌و ‌هفت بسیار ارزشمند بود، به ‌ویژه برای تهذیبگران ‌رده ی قهرمانی که هرگز به روش های حکاکی دسترسی پیدا نکرده بودند.

هایو ترجیح داده بود قدرت خود را به جای چیدمان و شکل کلی بُعد در اولویت قرار دهد.

در همین حال، نوآ و شیطان رویابین بر روی گسترش تونل به سمت مختصات ارائه شده توسط خاندان اودی تمرکز کردند.

روند کند بود، اما تا آن موقع به آن عادت کرده بودند.

همچنین، در آن دوره شیطان رویابین برخی از امواج ذهنی خاص خود را برای بهره برداری از ضعف ‌های بُعد تنظیم کرده بود، که به طور قابل توجهی به بزرگ شدن آن سرعت بخشید.

دنیل در حالی که با نیروهای انسانی بود پخش شدن لرزش ها را در ساختار بُعد احساس می کرد، اما از جایگاه خود نمی ‌توانست بفهمد که نوآ و ارشد در حال انجام چه کاری هستند.

دو هفته باید می‌گذشت تا گروه موفق به رسیدن به مقصد شود و نوآ در آن مقطع مستقیماً با شیطان پرنده تماس گرفت.

«ماموریت امروز سادست: تموم تهذیبگرا رو بکشین و تموم منابع رو به چنگ بیارین. چیزی رو پشت سر نذارین وگرنه تو جنگ بعدی تو خط مقدمین.»

وقتی نیروهای انسانی ...