فصل ۷۰۵. یورش

نوآ و شیاطین فقط به خاطر اینکه ممکن بود دستگاه‌های ضبطی در آنجا وجود داشته باشد، صورت‌شان را پوشانده بودند.

در صورتی که در جریان حمله، اشتباهی رخ دهد، این اقدام ضروری بود و اگر خاندان الباس می‌خواست تقصیر را گردن هایو بیاندازد، بدون تصویر و مدرکی نمی‌توانستند آن را اثبات کنند و ادعای یک خاندان متوسط با سازمانی که توسط موجودی رتبه ۶ حمایت می‌شود، کاملا بی ارزش بود.

همچنین، شیاطین، هزار سال پیش ناپدید شده بودند و هایو بازگشت آنها را علنی نکرده بود.

حتی اگر شیاطین، توانایی‌هایشان را آشکار می‌کردند، خاندان‌های نجیب اطراف عمارت بالوان نخواهند توانست آن دو تهذیب‌گران رتبه ۵ را به هایو پیوند دهند.

از سوی دیگر، توانایی‌های نوآ کاملاً مشهور بود و پنهان کردن چهره‌اش تاثیر خاصی نداشت.

طلسم‌هایش در سال‌های گذشته به شدت تغییر کرده بودند، که به او اجازه می‌دادند تمام افراد حاضر در عمارت را نابود کند.

آدریان وقتی احساس کرد نگاه نوآ روی‌‌اش متمرکز شده است، لرزید.

او قبلاً چنین ترسی را احساس کرده، اما شدت آن با دفعات قبلی کاملاً متفاوت بود!

با این حال، او هنوز یک تهذیب‌گر سطح قهرمان است و وقتی احساس خطر کرد، از فعال سازی طلسم‌های دفاعی‌اش دریغ نکرد.

اندازه‌ی آدریان شروع به افزایش و رنگ پوستش شروع به تغییر کرد، اما این روند در چشمان نوآ بسیار کند به نظر می‌رسید. سطح آنها تفاوت زیادی داشت و کار‌های آدریان نمی‌توانستند از آگاهی قدرتمند نوا پنهان شوند.

- اون تو این سال‌ها حتی نتونسته به مرحله مایع برسه.

نوآ قبل از اینکه مقدار زیادی از انرژی ذهنی‌اش متراکم شود و از دریای آگاهی‌اش بیرون بیاید، فکر کرد.

انرژی ذهنی‌اش با بیرون آمدن از چشمانش دگرگون شد و شکل یک شمشیر اثیری به خود گرفت که هر ماده‌ای را در مسیر حرکت‌اش از بین می‌برد. این شمشیر‌ فوق العاده سریع بود و تقریبا مادی به نظر می‌رسید، چون آن را با انرژی ذهنی متراکم‌اش ساخته بود.

آدریان قبل از اینکه طلسم نوآ سرش را سوراخ کند، حتی نتوانست اولین تغییر شکلش را کامل کند و ...