فصل ۷۳۱. آزمایش ها

تهذیب‌گران رده 4 قبل از دریافت یک سری دستورات، دیدند که پنج نفر به سمتشان برمیگردند.

رهبران، منطقه را تثبیت کرده بودند، اما آن مکان هنوز نیاز به یک سری بهبودی داشت، قبل از اینکه از رها کردن آن احساس اطمینان کنند و به اکتشاف ادامه دهند. ایجاد ساختارهای دفاعی و پنهان سازی در آن وضعیت ضروری بود و برخی از تهذیب‌گران ابتدا باید مناطق اطراف را پاکسازی میکردند تا فرقه هایشان برای فرستادن نیروهای بیشتر به دنیای جدید، احساس امنیت کنند.

با این حال، تهذیب‌گران رده۴ بلافاصله شروع به کار روی انجام آن بهبودی ها نکرد. نگاه‌های آن ها به نوآ دوخته شده بود، که راحت در سکوت فرو رفته و ذهنش کاملاً در جای دیگری بود.

آنها تازه شاهد برنده شدن یک تهذیب‌گر در رده بندی خود در مقابله با یک حیوان جادویی در رده پنجم بودند!

نتیجه آن نبرد نشان داد که او توانایی نبرد در رده ۵ را دارد و این حتی تمام قدرت نوآ هم نبود.

او کاملاً سالم به نظر می‌رسید و تنها به دلیل درگیری‌های بی‌شمار با مار، فقط چند کبودی روی بند انگشتان و سینه اش وجود داشت. ردای او در جریان نبرد پاره شد و او را در حالت نیمه برهنه همیشگی اش گذاشت.

قدرتی که قبلاً نشان ‌داد و ظاهر فعلیش، آهنربایی برای جذب نیروهای رده چهار بودندکه او را با نگاه‌هایی خیره شده که احساسات مختلفی را به همراه داشت، بررسی می‌کردند.

ترس، تحسین، حسادت و برخی از زنان جوان گروه حتی احساس می‌کردند که میل زیادی نسبت به نوآ، وجودشان را پر کرده است.

نوآ متوجه آن احساسات شد. به هر حال تهذیب گران رده ۴ نمیتوانستند چیز زیادی را از آگاهی قدرتمند او پنهان کنند. این باعث شد که او ناراحتی نگاه جون را هم حس کند.

جون سعی می‌کرد تا احساساتش را سرکوب کند، اما دیدن مهارت معشوقش و چهره‌های سرخ‌شده چند زن تهذیب‌گر نزدیک او، پنهان کردنش را غیر ممکن کرده بود.

نوآ آهی کشید و یک ردای جدید و چند تا از قرص های دنیل را از فضای حلقه‌اش بیرون آورد. نمی‌توانست ریسک کند و رابطه‌اش با جون را افشا کند و همینطور باید وانمود می‌کرد که روش تغذیه بدنش اشکالات آشکاری دارد.

البته برای تعویض لباس به جای خلوتی نرفت. این کار فقط باعث ایجاد ت...