فصل ۷۸۶ ملاقات‌ها

ارشدها می‌خواستند درباره این موضوع بیشتر بحث کنند، اما نوآ قبلاً تصمیمش را گرفته بود. البته شک و تردید آنها، نوآ را نگران نمی‌کرد. در عوض، آنها نگران بودند که اشاره به اشتباهات اجتناب ناپذیر ممکن است او را در معرض خطر قرار دهد.

با این حال، نوآ به خوبی می‌دانست که به دست آوردن مزایای یک جانور جادویی چقدر مشکل است. تقلید کافی نبود. فقط یک آمیختگی کامل می‌توانست موجودی شبیه به اجداد بومیان ایجاد کند.

این برای موجوداتی که قبلاً شروع به کشف شخصیت خود کرده بودند، تقریبا غیرممکن بود. شخصیت‌های تهذیب‌گران در آن نقطه، چیزی بیش از منحصربه‌فرد می‌شد که پیدا کردن همسانی مناسب برای تلفیق شدن را غیرممکن می‌کرد.

همچنین، بحث غرایز مطرح بود که نمی‌شد از آن چشم پوشی کرد. به هر حال، این مشکل، دلیلی بود که آنها توانسته بودند بومیان را به راحتی شکست دهند.

راه حلی برای آن مشکلات وجود نداشت. مثلا نوآ توانسته بود با اژدهای نفرین شده تطابق پیدا کند زیرا می‌توانست از شخصیت خود به عنوان معیار استفاده کند. با این حال، او نتوانست هیچ گونه‌ای را پیدا کند که با شخصیت او سازگار باشد.

در مورد غرایز، فقط یک ذهن قدرتمند می‌تواند آنها را کنترل و به کار گیرد. راهی برای دور زدن آنها وجود نداشت.

همچنین مشکلاتی مربوط به استفاده از روش حکاکی و انجام محاسبات مختلف قبل از انجام آمیختگی وجود داشت. نوآ به دلیل قضاوت آسمانی موفق شده بود مرحله آزمایش را خیلی سریع به پایان برساند. در عوض، نیروهای دیگر باید افراد زیادی را قربانی می‌کردند تا به نتایج قابل قبولی دست یابند.

آنطور که نوآ می‌دید، آمیختگی با هیولایی جادویی که زمانی در مسیر شخصیت پا می‌گذاشته، غیرممکن بود و این بدان معنا بود که هیچ فردی با رتبه قهرمان نمی‌تواند آن قدرت را به دست آورد.

تنها روشی که او می‌توانست به آن فکر کند این بود که تغییر شکل را آغاز کند و سپس به شکل انسانی بازگردد. ممکن بود مسائل دیگری در ارتباط با آن رویه وجود داشته باشد و نتیجه کمی ضعیف تر از او باشد، اما به نظر نمی‌رسید راه حل دیگری وجود داشته باشد.

ارشدها پس از تصمیم گیری با نوآ چادر را ترک ...