فصل ۸۱۰. نقشه ها

مسئله فقط قدرت نبود. هاله ای که پس از پایان مصیبت پخش شد، جاذبه ی خاصی را به همراه داشت که نیروهای قهرمانی ضعیف تر قادر به تعریف آن با کلمات خود نبودند.

ابری ارغوانی در محلی که طوفان صاعقه قدرت خود را رها کرده بود پخش شد. تنها وجود موجودی در آن سطح، برای تغییر ماهیت هوایی که او را احاطه کرده بود کافی بود.

به نظر می رسید که قوانین حاکم بر سرزمین ‌های فانی با گسترش نفوذ دست ‌راست یزدان ناپدید می شوند. بدیهی بود که کنترل او بر قدرت تازه کشف شده ‌اش خیلی خوب نبود، زیرا هاله ی او نشت کرد و محیط اطرافش را تغییر داد.

- عجیبه.

نوآ در حالی که با چشمان گشاد شده، ماجرا را تحلیل می کرد فکر کرد.

به طور کلی، اگر یک موجود قدرتمند انرژی دنیا را جذب می کرد، ماده ی سازنده ی دنیا از هم فرو می ‌پاشید. با این حال، پس از آن شکست سطح، چنین اتفاقی رخ نداد. در واقع، آن عمل چیزی تقریباً مخالف جذب بود.

هاله ی دست ‌راست یزدان، دنیا را به بخشی از فردیت او تبدیل کرد، بدون اینکه ساختار آن را در مراکز قدرت او قرار دهد.

به دلیل دور بودن و سطح تهذیب ضعیفش، محدودیتی برای اینکه نوآ چقدر می توانست آن موضوع را درک کند وجود داشت. او مطمئن بود که قوانینی در شکست سطح آن موجود قدرتمند دخیل بودند، اما هنوز نمی توانست معنای آنها را درک کند.

با این حال، یک مشکل وجود داشت. هاله ی ارغوانی، همچنان در حال گسترش بود و به نظر نمی رسید که به این زودی متوقف شود.

یک نور آبی، ناگهان هاله ی ارغوانی را سوراخ کرد و پیشروی آن را قبل از اینکه حتی بتواند خطوط ساحلی شمالی دو قاره را تهدید کند متوقف کرد. به نظر می ‌رسید که زمان کند می‌شود، با این وجود هنگامی که دو نور با یکدیگر برخورد کردند، با سرعت عادی جریان پیدا کردند تا زمانی که هر دو ناپدید شدند.

همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاده بود که کسی نتوانست ماجرا را تحلیل کند، اما مشخص بود که یزدان امپراتوری برای جلوگیری از از دست دادن کنترل دست ‌راست یزدان مداخله کرده بود.

با این وجود، لکه های ارغوانی در آسمان و دریا ناپدید نشدند. فردیت دست ‌راست یزدان، آن نقطه از دنیا را آلوده و برای همیشه تغییر داده بود.

پس از دخالت یزدان، دنیا در سکوت فرو رفت. تهذیب‌گران رده ی قهرمان تمام سازمان ‌های دیگر، پس از مشاهده ی آن رویداد عظیم، جرأت صحبت...