فصل ۸۱۵. توفان صلح ‌جو

قبل از استقرار این نیروها هیچ هشداری وجود نداشت. هایو، شورا و خاندان الباس به سادگی نیروهای خود را در امتداد مرزهای مربوطه‌ی خود با قلمروی امپراتوری منتقل کرده بودند و امپراتوری با نشان دادن اینکه می تواند با هر سه آنها مطابقت داشته باشد، پاسخ داده بود.

غافلگیری آن کشور ضعیف شده غیرممکن بود. نواحی مرکزی، ساختمان های زیادی برای بازرسی محیط داشت که امپراتوری حتی قبل از اینکه نیروهای دشمن از قلمروی خود خارج شوند، متوجه حرکت آنها شده بود.

هیچ مذاکره ای هم صورت نگرفته بود. به نظر می رسید امپراتوری متوجه شده بود که هیچ شانسی برای متقاعد کردن نیروهای دشمن به عقب نشینی ندارند.

این فقط سرنوشتی بود که قوی ترین کشور جهان با از دست دادن برتری خود نسبت به سایر نیروها باید با آن روبرو میشد.

جبهه های جنگ در هر سه مرز، مشابه بود. هر سه آنها دارای چهار تهذیبگر در رتبه ی ۵ و حدود بیست تهذیبگر در رتبه ی چهارم هر دو طرف بودند. تنها اختلافات بر روی زمین بود، جایی که تهذیبگران انسانی باید مبارزه می‌کردند.

تهذیب‌گران انسانی به دلیل تراکم خفه ‌کننده ی «نفس» نمی ‌توانستند در قلمرو ‌های وحشی قاره ی جدید سفر کنند. بنابراین، هر یک از نیروها باید به روشی متوسل می‌شدند تا به آنها اجازه‌ی سفر و جنگ در آن سرزمین ها را بدهند.

خاندان الباس پماد خود را داشت، شورا از یک سری گوی های شناور استفاده می کرد که «نفس» را جذب و فشار بر نیرو های آن را کم می کرد و شهر، سپر تهذیب‌گران امپراتوری بود. هایو، در عوض، مشکل را به طور عجیبی حل کرده بود.

نوآ ناگهان غرید و یک سری از جانوران جادویی پشت سر آنها روی زمین ظاهر شدند و به سمت شهر امپراتوری حرکت کردند، اما وقتی دوباره غرید، آن جانوران در راستای دیگر سربازان توقف کردند.

آن موجودات، تنها جانوران جادویی نبودن. دورگه ‌های کاملی نیز در میان آن ارتش و جانوران هوشمند وجود داشتند که یک دریای آگاهی پرورش داده بودند.

بیشتر آنها موجوداتی در رتبه ی سوم بودند که به دلیل مزایای ذاتی گونه ی خود می توانستند فضای خفقان آور را نادیده بگیرند. با این حال، چند دورگه در رتبه ی چهارم آنجا بودند که نقش کاپیتان را بر عهده ...