فصل ۹۴۶ ۹۴۶. ترفند

نوآ در مورد ساختار دومین زندگی چیز زیادی نمی‌دانست. در مورد عملکرد و الزامات آن کمی از اندرو الباس آموخته بود، اما حتی سلطنتی‌ها نمی‌توانستند از همه جزئیات مطمئن باشند.

به هر حال، این یک ساختار افسانه‌ای بود که در آن سرزمین‌های فانی برای هزاران سال دیده نشده بودند. سوابق مربوط به آن مبهم و پراکنده بودند.

اما حتی همین اندک ساختار به نوآ ایده‌ای داد. ساختار زندگی دوم تنها پس از مرگ تهذیب‌گر فعال می‌شد، به این معنی که او می‌توانست قبل از آن لحظه هر چیزی را که می‌خواست از مخالفانش بگیرد.

از نظر تئوری، نوآ می‌توانست قبل از کشتن حریف، دانتیان او را بخورد. زمانی که نفس در مرکز قدرت، انرژی اولیه‌ای برای بدن او شود، حتی یک ساختار معجزه آسا هم نمی‌توانست روی وعده غذایی‌اش تأثیر بگذارد.

البته وقتی نوآ برای اولین بار ساختار دومین زندگی را دید به این موضوع فکر کرده بود، اما هرگز فرصتی برای آزمایش آن نداشت. همه در جهان از دورگه بودن او خبر داشتند، و هیچ یک از آن‌ها هرگز اجازه نمی‌دادند نوآ در جنگ خیلی نزدیکشان شود.

با این حال، پیشرفت‌های اخیر و ارتقای تکنیک‌هایش به نوآ اعتماد به نفس داد. استفاده از این اعتماد به نفس در مقابل یک تهذیب‌گر در مرحله جامد ایده‌آل نبود، اما ارشد جولیا همراهش بود و می‌دانست که توانایی‌های او می‌تواند فرصتی برای حمله مخفیانه ایجاد کند.

«آره، می‌تونیم آروم آروم پیش بریم و انرژیش رو تخلیه کنیم.» نوآ با پیامی ذهنی که از طریق دفترچه یادداشتش فرستاده می‌شد به جولیا گفت: «اما می‌تونیم سعی کنیم توی یه حمله شکستش بدیم.»

با شنیدن این کلمات، نور سردی در چشمان جولیا تابید. اگر این ایده از دهان هر تهذیب‌گر دیگری در فاز مایع می‌آمد، آن را نادیده می‌گرفت. اما حالا که از دهان نوآ بیرون آمد، به آن علاقه‌مند شد.

ارشد جولیا گفت: «حرف بزن.» اما نوآ ناگهان به او در مورد رسیدن تیرها هشدار داد. دو برای فرار از حملاتی که در راه بودند مانور فراری انجام دادند و در عین حال توجه خود را به محیط حفظ کردند.

آیرون فدرز نتوانست ابتکار عمل را در نبرد به دست بگیرد. همانقدر که از اعتراف کردن متنفر بود، نوآ قوی بود و توانایی‌هایش می‌توانس...