فصل 1014. توانایی‌ها

نوآ از جان خود هراسی نداشت، اما نمی‌خواست خطر یک آسیب‌دیدگی جدی را بپذیرد و احتمالاً چهارمین مرکز قدرت خود را از دست بدهد. توانایی‌های شفابخش او از موضوع خارج بود، اما قلب آنقدر ظریف بود که نمی‌توانست خطر را نادیده بگیرد.

شمشیر شیطانی با درک مقاصد او غرش کرد. سلاح هنوز در دستش بود، بنابراین نوآ مجبور شد آن را روی دانتیان خود بگذارد تا دوباره به تهذیب ادامه دهد.

ستاره سیاه در قلبش ناپایدار شده بود چون ساختار تاریکی‌اش با رسیدن به مرحله جامد تغییر کرده بود. هماهنگی قدیمی حالا دیگر کار نمی‌کرد.

نفس جامد سنگین‌تر بود و برای تکامل به تراکم بالاتری نیاز داشت. تنها راه حل برای وضعیت فعلی، این بود که تا وقتی ستاره ثبات جدید پیدا کند، انرژی بیشتر در داخل آن بریزد. با این حال، نوآ به تازگی پیشرفت کرده بود، بنابراین دانتیانش تقریبا خالی بود. قبل از اینکه بتواند قلب سوزانش را پر کند باید تهذیب می‌کرد.

نفس روی تیغه شمشیر شیطان جمع شد که آن را به انرژی اولیه و رون روی کمر نوآ آن را به تاریکی تبدیل کرد. دانتیانش مدت‌ها بود که با رون ارتباط برقرار کرده بود، بنابراین نفس زمانی که به مرکز قدرت رسید در مرحله جامد بود.

سپس کشش گرانشی، تاریکی را از دانتیان دور کرد، آن را به ستاره سیاه اضافه کرد و عرض و نیروی کشش آن را افزایش داد. کره همچنان در حال انبساط بود و تقریبا به دیوارهای اتاق رسیده بود و درحالی که به فلز محکم فشار می‌آورد آن‌ها را خم می‌کرد.

برجستگی‌های کوچکی روی دیوارها ظاهر می‌شد، اما در برابر فشار مقاومت می‌کردند. منطقه تمرین نوآ همیشه بسیار مقاوم بود و حتی قبلاً یک ستاره سیاه در آنجا ایجاد کرده بود.

نوآ احساس کرد که قلبش در حال منبسط شدن است زیرا ناحیه متراکم ستاره در اندامش گسترده‌تر می‌شد. او از تراکم قبلی فراتر رفته بود، اما هماهنگی هنوز دور از دسترس به نظر می‌رسید.

نفس بیشتری به تاریکی تبدیل شد، و تاریکی بیشتری به ماده تاریک تبدیل شد. صداهای ترک خوردگی از دیوارهای اتاق به گوش می‌رسید، اما چیزی نشکست. ...