اگر او این ابرقدرت را داشت...
If he had this superpower...
نویسنده: FirstUndead
این داستان اونه داستان پژوهشگری که بیشتر از همه ما لایق داشتن هر ابرقدرتی بود پایان ما تازه آغاز این داستانه ۷ قهرمان به اسم های مین هیوک، جی هیون، جانگ می، جین آئه،یون چین، یانگ هوان و رهبر تیم کانگ هیو جین بودیم که به صورت کاملا تصادفی و یا ظاهرا تصادفی به داخل جهانی که بعدا به عنوان جهان پادشاهان بعد ۱۱۹ یا به اختصار U.O.E-D119 شناخته میشد به وسیله قربانی شدن ۷ بچه که روح قهرمانان این جهان درونشون دمیده شده بود و قربانی شدن یک جادوگر الهی سطح بالا به این جهان احضار شدیم اما این جهان با چیزایی که داخل داستانا و ناول ها میخوندیم متفاوت بود خیلی متفاوت......
ژانرهای اصلی
دسته‌بندی
دستندرکاران
نویسنده، ویراستارها
شروع به انتشار
وضعیت انتشار
آخرین نظرات ناول
راستیمنظورم از بخت اول اینه که
هر نفر فقط یه بار چپتر یک رو میخونه حتی اگ داستان رو تا چپتر هزار بخونه پس قبل از اینکه چپتر بلدی رو ارسال کنی یا داستان از اول بنویس و دوباره تو ناولییت اپدیت کن یا چپتر یک رو دوباره بنویس و درستش کن
کارکردن با سایت هنوز خوب دستم نیومده ولی اوکیش میکنم
سلام دوست عزیز
داستانت رو واقعا دوست داشتم اما من واقعا بی رحمم پس ازم نخواه که عیب های دایتانت رو نگم
داستانت خیلی جدابه(راستش اول فکر میکردم ترجمست اما بعد از خوندنش فهمیدم ایرانیه) ما اینهمه ایرانی داریم تو اون وقت رفتی سراغ یه سری اسم کره ای عجق وجق؟
مشکل دوم زیادی درگیر توشیف میشی، ببین کسی که قراره بمیره نیاز نداره که انقدر دقیق توصیف بشه اونم در حالی که تو حتی لباس های شخصیت اصلی رو هم توصیف نکردی
و اما مشکل اخر
داستان چطور جلو پیش میره؟
اول شخص یا سوم شخص؟
تو باید به عنوان یه راوی ظاهر بشی نه گذارشگر فوتبال
باید با لحن ادبی همش رو پیش ببری
توصیه من
یه ضرب المثل هست که میگه بخت بخت اول پس اشکباه من رو تو مرتکب نشو داستانت رو هل هلکی اپدیت نکن
چنتا وب ناول ایرانی که مضمونشون با مال تو یکیه رو بخون و چند تا خارجی هم بخون بعدش به مقاله های ناولیست سر بزن و در مورد نویسندگی بخون
بعد از اون هر وقت خواستی داستان رو تقییر بدی یه دفعه ده تا صفحه رو پاک نکن و از اول بنویسشون!
از هز چیزی به هر تعداد دفعه ای که میخوای تقییرات ایجاد کنی یه کپی یا بک اپ تهیه کن.
امیدوارم که این نظر مفید باشه😉
اول اینکه از انتقاد سازندت ممنونم برخلاف یه عده که فقط برای خراب کردن انتقاد میکنن انتقادتو کردی یه پیشنهاد مناسب دادی که لطفتو میرسونه
راجب اسم های ایرانی نه اینکه باهاشون مشکل دارم ولی واسه مسیر داستانی که میخوام پیش ببرم جلوتر به اسم ها نیاز دارم همونطور که توی خلاصه نوشتم خط داستانی اصلی درست از پایان این ۷ قهرمان چینی و کره ای و ژاپنی شروع میشه نمیخوام اسپویل کنم ولی فقط به بخش جهان ها و ابعادی که توی خلاصه نوشتم اشاره میکنم که خودت متوجه منظورم میشی پس حالا حالا ها با اسما کار دارم
بخش دوم اینکه واسه توصیفش تا جای ممکن سعی کردم کمتر توصیف کنم ولی همین توصیف کردن باعث میشه بهم حس قرار گرفتن توی اون موقعیت رو بده که بهتر تصویر سازی هارو انجام بدم از طرفی توی بخش های جلوتر داستان یسری جاها که توصیف شده اشاراتی به بخش های آینده داره که هنوز واسه فهمیدنشون زوده و دلیل دارن مثل توصیف انگشتر سبز توی دست سایه و یا نحوه مرگ هاشون بیشتر مثل قطعات پازل میمونه که چون تازه چپتر اوله نامفهوم بنظر میرسه ولی جلوتر گسترش پیدا میکنه و به طرز چشمگیری جلب توجه میکنه
و راجب مشکل آخر اینکه اول شخصه یا سوم شخص در اصل بخاطر اینه که این ۷ قهرمان شخصیتای اصلی نیستن و در اصل حضورشون برای داستان ضروریه یه بخش های از طرف اونها در نظر گرفته میشه به عنوان اول شخص یه بخش های ازش هم سوم شخص نوشته میشه
امیدوارم توضیحاتم قانع کننده باشه اگرم بازم انتقاد و پیشنهادی بود با روی باز میپذیرم❤
اول اینکه از انتقاد سازندت ممنونم برخلاف یه عده که فقط برای خراب کردن انتقاد میکنن انتقادتو کردی یه پیشنهاد مناسب دادی که لطفتو میرسونه
راجب اسم های ایرانی نه اینکه باهاشون مشکل دارم ولی واسه مسیر داستانی که میخوام پیش ببرم جلوتر به اسم ها نیاز دارم همونطور که توی خلاصه نوشتم خط داستانی اصلی درست از پایان این ۷ قهرمان چینی و کره ای و ژاپنی شروع میشه نمیخوام اسپویل کنم ولی فقط به بخش جهان ها و ابعادی که توی خلاصه نوشتم اشاره میکنم که خودت متوجه منظورم میشی پس حالا حالا ها با اسما کار دارم
بخش دوم اینکه واسه توصیفش تا جای ممکن سعی کردم کمتر توصیف کنم ولی همین توصیف کردن باعث میشه بهم حس قرار گرفتن توی اون موقعیت رو بده که بهتر تصویر سازی هارو انجام بدم از طرفی توی بخش های جلوتر داستان یسری جاها که توصیف شده اشاراتی به بخش های آینده داره که هنوز واسه فهمیدنشون زوده و دلیل دارن مثل توصیف انگشتر سبز توی دست سایه و یا نحوه مرگ هاشون بیشتر مثل قطعات پازل میمونه که چون تازه چپتر اوله نامفهوم بنظر میرسه ولی جلوتر گسترش پیدا میکنه و به طرز چشمگیری جلب توجه میکنه
و راجب مشکل آخر اینکه اول شخصه یا سوم شخص در اصل بخاطر اینه که این ۷ قهرمان شخصیتای اصلی نیستن و در اصل حضورشون برای داستان ضروریه یه بخش های از طرف اونها در نظر گرفته میشه به عنوان اول شخص یه بخش های ازش هم سوم شخص نوشته میشه
امیدوارم توضیحاتم قانع کننده باشه اگرم بازم انتقاد و پیشنهادی بود با روی باز میپذیرم❤
ناول های تصادفی
