توانایی‌ها

هایو، شورا و امپراطوری شاندال در یک روز دنیا را ترک کردند. دیانا و دست چپ یزدان به نشان احترام به هایو، زیر دستان خود را به قوی‌ترین سازمان جهان هدایت کردند.

کسی نمی‌دانست خانواده‌ی الباس در حال چه کاریست. هیچ‌کس تا قبل از این که همه از درگاه خارج شدند، آن‌ها را ندید. پس از آن نیز نوآ در انزوا رفت. او باید روی پروژه‌اش تمرکز می‌کرد، بنابراین به خانواده‌ی الباس توجهی نداشت. او تنها متوجه شد که سلطنتی‌ها دشت را فقط وقتی از غارش خارج شد، ترک کردند.

خروج این سه سازمان، جهان را از فشار‌های داخلی خلاص کرد، اما شرایط آن را اصلاح نکرد. هنوز موجودات زیادی در رده‌ی شش وجود داشتند. دنیا محدودیت زمانی داشت و نوآ این را به خوبی می‌دانست، گویی حکم اعدام بالای سرش باشد.

او می‌دانست که این پورتال بیشتر از یک سال باقی نمی‌ماند، اما تصمیمش را گرفته بود تا در دنیای اصلی بماند. او زمانی که سرگرم بهبود اسنور شد، متوجه‌ی گذر زمان نشد و آخرین امیدش را نیز از دست داد. اسنور از طریق ماده‌ی تاریک و طلسم کتیبه‌ی بدنی ایجاد شده بود و با نایت فرق داشت. او نیاز به ارتباط با نوآ داشت زیرا یک همراه خونی بود. این امر قدرتش را محدود می‌کرد اما می‌گذاشت تا نوآ آنچه که می‌تواند را اصلاح کند.

...