فصل ۱۲۹۱: گوشه

حالا که ذهن نو‌آ درمان شده بود و دانتیان او به نقطه‌ی اوجش برگشته بود، فقط مانده بود که بدنش را تقویت کند. مرکز قدرتش آسیبی ندیده بود، اما به عواقب جاه‌طلبی‌اش انرژی زیادی از دست داده بود.

نوآ تحمل نداشت ببیند سطحش کاهش یافته. اعتیادش به تذهیب به او اجازه نمی داد یک جا بماند تا کامل بهبود یابد.

بسیاری از موجودات قدرتمند در طول نبرد با مار رتبه نیمه-7 مرده بودند. در قرون گذشته نیز رهبرشان مقداری از آنها را خورده بود. دنیایی که مملو از حیوانات رتبه 6 بود، حالا فقط تعداد کمی از آنها را در خود می‌دید.

با این حال، نوآ کمبود غذا نداشت. یخ رتبه نیمه-7 و جسد نصفه نیمه‌ی رهبر مارها او را برای طولانی مدت راضی نگه می‌داشت. این شانس هم وجود داشت که برای برگرداندن بدنش به اوج رده‌ی بالایی نیز کافی باشد.

تنها مشکل آن ماده، استحکام آن بود. نوآ نمی‌توانست آن را بدون تکیه بر جاه‌طلبی‌اش از بین ببرد، اما او نمی‌خواست به خاطر همچین موضوع کوچکی بر مراکز قدرت خود فشار بیاورد.

اسنور، نایت و شمشیر شیطانی می‌توانند در این مورد به او کمک کنند. آنها می توانستند به آرامی یخ را به قطعاتی کوچکتر تقسیم کنند. آنگاه نوآ می توانست بخورد تا بدنش تقویت شود.

نیروی اصلی برای جمع‌آوری منابع، نایت بود. چون ‌آن دوتای دیگر دقت لازم در این کار را نداشتند. حتی پرتوی تیره‌ی اسنور ممکن بود آن ماده ارزشمند را از بین ببرد. بنابراین مجبور بود برای کمک به این موضوع فقط به قدرت فیزیکی خودش تکیه کند.

سه دارایی به خوبی با یکدیگر هماهنگ نبودند، اما زمانی که نوبت به نیازهای نوآ می‌رسید، می‌توانستند این موضوع را نادیده بگیرند. شمشیر شیطانی و اسنور حتی پذیرفتند که نایت رهبر این عملیات باشد چون می‌دانستند نایت باهوش‌ترین عضو این سه‌گانه است. وضعیت ذهنی نوآ هنوز هم به دلیل نیازش به بازگرداندن قدرتش بسیار پرتنش بود، اما از رفتار دارایی‌هایش غافل نماند. او می‌توانست ببیند که نایت چگونه برخی از ویژگی‌های افراطی شخصیت خود را ترک کرده و به طور کلی به عنوان یک موجود زنده، بالغ شده است.

«شاید فقط می‌خواد برای سرزمین‌های جاودانه آماده باشه.»

نوآ این گزینه را در نظر گرفت، اما بیشتر از این درباره‌اش فکر نکرد.

طبیعی بود که ن...