فصل 1368: همکاری

شنیدن این نام باعث شد ذهن نوآ به گذشته برگردد، زمانی که او فقط یک انسان تذهیب‌گر در فرقه شیطان‌ تعقیب‌گر بود.

به دست آوردن وراثت شیطان آسمانی برای نوآ فواید زیادی به همراه داشت. تکنیک قضاوت آسمانی جنبه اصلی کل سفر او بود، و تکنیک کپی کردن به هایو اجازه داده بود تا ارتباط سیاسی را به دست آورد.

شیطان آسمانی نیز خالق فرقه‌های شیطانی بود. او یک هیولای کامل محسوب می‌شد که هم در زمینه کتیبه و هم در میدان جنگ می‌توانست سرآمد باشد.

طبق داستان‌هایی که شیاطین دیگر گفته‌اند، شیطان آسمانی بی‌رحم و سلطه‌گر بود. او حتی شاگردانش را در دسته‌های اژدها می‌انداخت تا پتانسیل آن‌ها را بیازماید.

نوآ از اینکه متخصص چند دشمن پیدا کرده بود تعجب نکرد. او نیز درست بعد از عروجش همین کار را کرده بود. با این حال، انتظار نداشت در آن شرایط نامش را بشنود.

رئیس اش متوجه تغییر حالت نوآ شد. نوآ به ندرت در پنهان کردن واکنش‌هایش ناموفق بود اما در آن‌جا نتوانست جلوی خودش را بگیرد.

نام شیطان آسمانی برای او بسیار ارزشمند بود. نوآ وارث او و رهبري بود كه فرقه‌هاي شياطين را به نقطه اوج دنیای پايين بازگرداند. گفتن اینکه او با آن کارشناس ارتباط دارد نمی‌توانست کل آن رابطه را توضیح دهد.

رئیس اش پرسید:«میدونی الان کجاست؟»

او تأیید کرده بود که نوآ شیطان آسمانی را می‌شناسد و این وضعیت او را تغییر داد. نوآ ناگهان تبدیل به کلید بدست آوردن موقعیتی سودمند در سازمان مخفی شده بود. داشتن نوآ همراهش به اولویت او تبدیل شد.

نوآ در حالی که حالت سردی داشت سرش را تکان داد. او دلیلی برای دروغ گفتن نداشت، اما احساس می‌کرد که می‌تواند از این موقعیت به نفع خود استفاده کند.

موانع جاه طلبی او در نهایت می‌رسیدند، بنابراین او باید راه حلی برای آن مسئله پیدا می‌کرد. مبهم بودن قدرت کنونی او باعث شد که دیگر تمایلی به مبارزه نداشته باشد. با این حال، نمی‌خواست این شانس را از دست بدهد.

رئیس اش با حالتی از آزردگی پرسید: «تو از متحدایی؟»

او می‌توانست بفهمد که نوآ چه می‌کند، اما راهی برای متوقف کردن آن نداشت. رئیس اش نیز پس از مشاهده بی‌پروایی نوآ قصد داشت از دعوا اجتناب کند. نمی‌دانست که او حاضر اس...