فصل 1378: وارث

«غذا!»

«یکم غذا!»

«بخورش، قبل از اینکه اون حرومزاده جلوی مارو بگیره!»

نوآ غرش اژدهایان رو همان‌طور که آن‌ها را بررسی می‌کرد، ترجمه کرد. فلس‌های سیاه پس از اینکه آن موجودات از تونل‌هایشان بیرون آمدند تا با چشم‌های خزنده شکل‌شان به او خیره شوند، نمایان شد.

نوآ همان سوسو زدنی را که هنگام عبور از دیوارهای زیرزمینی دیده بود مشاهده کرد. یک پوسته متراکم تمام منطقه را پوشانده بود که حضور اژدهایان را در حالی که در داخل تونل بودند از حواس نوآ پنهان نگه داشته بود.

نوآ در حالی که آن موجوداتی را که از تونل‌ها بیرون می‌آمدند و بدن‌های بزرگ‌شان را آشکار می‌کردند نگاه می‌کرد، با خود فکر کرد:

-او عادت‌های قدیمی‌اش را از دست نداد

همه آن‌ها اژدهای آتش بودنند، رایج ترین گونه از اژدهایان. بیش از بیست متر طول داشتند و می‌توانستند شعله‌هایی از آتش را توسط دهان نوک تیزشان شکل دهند.

اژدهایان آتش ضعیف نبودند، اما ویژگی بارزی که بتواند آن‌ها را از دیگر گونه ها متمایز نشان دهد نداشتند. اژدهایان آتش موجوداتی قدرتمند و بدون نقطه ضعفی آشکار بودند .

-آیا باید خودنمایی کنم؟

نوآ تعجب کرد که آن هجده اژدها دهان خود را باز کردند و شعله‌های سرخی را برتاپ کردند که تمام تالار زیرزمینی را پر کرد.

شعله‌های آتش در منطقه به شدت درخشید اما از پوسته‌ایی که تونل‌های مختلف را پوشانده بود عبور نکرد. حفاظ آن‌ها را از رسیدن به دره یا مسیرهایی که به سطح زمین منتهی می‌شد باز داشت و شعله‌ها را در داخل آن تالار بزرگ و زندان شکل نگه داشت.

وقتی شعله‌ها از بین رفتند، اژدهایان نوآ را که کاملا سالم ایستاده بود دیدند. هیچ آسیبی روی بدنش نبود و حتی لباسش هم کاملا سالم بود. او آن حمله را بدون انجام کار خاصی تحمل کرده بود.

در آنجا هیچ اژدهای رده بالایی وجود نداشت. تعدادی از آن‌ها رده متوسط بودند، اما بیشتر آن موجودات متعلق به رده های پایین‌تر بودند.

برخی از اژدهایان رده متوسط به دلیل پیشرفت‌شان در رده هفتم از نوآ قوی‌تر بودند، اما شعله‌های آتش آن‌ها حتی نمی‌توانست به او آسیبی برساند. بدن نوآ از آن موجودات بسیار قوی‌تر بود. آن‌ها باید برای آسیب به او با یکدیگر همکاری می‌کردند و حتی از توانایی ذاتی خود نیز استفاده می‌کردنند تا می‌توانستند تهدیدی برای نوآ به حساب بیایند.