فصل ۱۴۵۲ ۱۴۵۲. قطعات

پادشاه الباس فرصت کشتن حریف خود را پیدا نکرد، پرسیوال پس از اینکه رعد و برق‌هایش در برابر سلطنتی بی‌فایده و سرعت او با حریفش برابر بود، شروع به فرار کرد.

با این حال، جردن پرسیوال را تعقیب و زندگی او را با یک ضربه‌ی بادی قدرتمند به پایان رساند. پادشاه الباس قبلاً او را مجروح کرده بود، بنابراین او نیازی به درگیر شدن نداشت.

جردن هم به کمک دان پرواز کرد. دورگه در طول نبرد خود صدمات زیادی متحمل شده بود، اما مقاومت بالایش به او اجازه می‌داد تا به مبارزه را ادامه دهد. با این حال، حریفان او بسیار زیاد بودند، بنابراین پس از شکست دادن چند نفرشان، دیگر نتوانست ضربه‌ای پایانی به هیچ کدام از حریفانش وارد کند.

جردن نیز در شکل اژدهاییش با تهذیب‌گران مرحله مایع مبارزه کرده و مطمئن می‌شد که کسی فرار نمی‌کند. هر چه شهر کریستالی کمتر در مورد آن‌ها اطلاعات داشته باشد، شانس آن‌ها برای زنده ماندن از حملات آینده بیشتر می‌شد.

نوآ از طریق هوشیاری خود نبردهای مختلف را تماشا می‌کرد، او مبارزه دیوانه‌وار دان با آن گروه تهذیب‌گران مرحله مایع را دیده و شاهد قدرت فردیت پادشاه الباس بود. در مقابل فرم اژدهای جردن احساس قدرت و شکوه عظیمی به او می‌داد.

همراهانش هم مانند او هیولا بودند. دان ارشدی بود که با وجود خارج نبودن از مقیاس باور، قانونش او به او اجازه می‌داد تا ویژگی‌های برتر و خاص‌ش را بیش‌از‌پیش افزایش دهد. دورگه نیز در مسیر تبدیل شدن به موجودی بود که کلمات معمولی قادر به توصیفش نبودند.

- باورم نمی‌شد که بتونه تبدیل به یک اژدها بشه.

نوآ در حالی که آن جانور عظیم را می‌دید که در حال کوچک‌شدن و تبدیل به فرم انسانی‌ش است با خود فکر کرد.

جردن که نگاه نوآ را روی بدن بر*هنه‌اش حس کرد، سرش را چرخاند و به او چشمکی زد. نگاهش البته حوسی در خود نداشت، نوآ فقط می‌خواست ببیند آیا می‌تواند راز پشت تحول او را بفهمد یا خیر. با این حال، جردن چندان هم بدش نمی‌آمد و اجازه داد تا نوآ به کارش ادامه ده و خودش هم ردایی از حلقه‌ی فضایی‌اش بیرون آورده و پوشید.

- اون آدمم واقعا خیلی دردسرسازه.

نوآ حواسش به پادشاه الباس رفت.

- اون واقعاً توی کاری که انجام میده بهترینه.

پادشاه الباس در بین اعضای گروه بهترین به نظر می‌رسید. فرد سلطنتی تا زمانی که موفق به تولید ماده‌ای می‌شد که با معانی واقعی قوانین مقابله کند، می‌توانست در برابر قوانین مصون بماند.

نوآ می‌توانست سطح تهذیب‌ش را مجبور به رشد کند و تا زمانی که پتانسیل‌هایش این پیشرفت‌ها را منعکس کند، از تمام مراح...