فصل ۱۵۰۷ ۱۵۰۷. تکامل

نوآ همیشه ادعا می‌کرد که جون او را بهتر از هر کسی می‌شناسد، اما حقیقت این بود که همراهانش در این زمینه از او پیشی می‌گرفتند.

شمشیر شیطانی، اسنور و نایت ارتباط ذهنی قوی با نوآ داشتند و حتی در لحظات تنهایی، با او بودند. آن‌ها در تمام جلسات تمرینی و سفرهای طولانی‌اش او را همراهی کرده بودند.

همراهان شاهد سختی‌هایی که نوآ در وقایع گذشته خود کشیده، بودند. آن‌ها تقریبا برای بسیاری از نبردها بی‌فایده بودند. فقط شمشیر شیطانی بود که به دلیل ارتباطش با هنرهای رزمی نوآ، به کمک کردن ادامه داده بود.

سه همراه دیگر از آن وضعیت متنفر بودند. از ضعف خود نفرت داشتند. اسنور لحظه‌ای در پذیرفتن پیشنهاد نوآ تردید نکرد، اما نایت و شمشیر شیطانی هم قطعا همین کار را می‌کردند.

نوآ از طریق ارتباط ذهنی‌شان به اسنور گفت:

-من قبل از شروع کار کریستال قرمز رو به یه چیزی که مناسب تو باشه تبدیل می‌کنم. نمی‌دونم اگه همه چیز خوب پیش بره به چی تبدیل میشی، ولی باید بهت این فرصت رو بده که بدون وابستگی به سطح تهذیب من، تکامل پیدا کنی.

اسنور به ماده تاریک تبدیل شد و درون بدن نوآ برگشت. موجود از این پروسه نمی‌ترسید و برای قوی‌تر شدن، هر کاری انجام می‌داد.

نایت و شمشیر شیطانی در حالی که نوآ یکی از کریستال‌های قرمز را تبدیل می‌کرد، ساکت ماندند. سه همراه دیگر مثل قبل با هم دعوا نمی‌کردند، اما باز هم هر از گاهی در ذهن نوآ با هم صحبت می‌کردند.

با این حال، در آن زمان هیچ چیزی نگفتند. اجازه دادند اسنور برای آن کار آماده شود. حتی شمشیر شیطانی هم آنقدر بالغ شده بود که بداند چه زمانی باید فضا خصوصی به دوستانش بدهد.

اسنور تجسم قدرت ویرانگر دنیای تاریک بود. کانالی بود که در آن کپی‌های عناصر ذوب و به انرژی‌ای که قادر به سوراخ کردن هر ماده‌ای بود، تبدیل می‌شدند.

نوآ نمی‌توانست خودش را فقط به رساندن کریستال قرمز به رده بالایی محدود کند. او باید آن را به ماده‌ای تبدیل می‌کرد که مناسب اسنور باشد. ادغام باید فوق‌العاده انجام می‌شد.

دنیای تاریک نسخه مشکی عناصر را بازسازی کرد. نوآ نیز کریستال را با آن انرژی‌ها احاطه کرده و از جاه طلبی خود برای بهبود بافت آن استفاده نمود.

مواد معدنی و عناصر سیاه به آرامی درهم آمیختند و در قانون نوآ غوطه‌ور باقی ماندند. هر ماده‌ای می‌توانست با فشار مناسب، انرژی جذب کند و جاه طلبی او، برای این کار عالی بود.