تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1534
فصل 1534 1534. آشوب
بیشتر مارهای ابدی اصلاً متوجه ورود نوآ نشدند، اما این ورود ناگهانی او نتوانست از چشمان تیزبین رهبران مارها دور بماند.
با ورود نوآ، صدای هیس هیس رهبران در منطقه طنین انداز شد.
هر چهار رهبر دستورات جدیدی به زیردستانشان دادند، اما نوآ فرصت انجام تاکتیکهای مطلوبشان را نداد.
دوانلانگ بر بالای نوآ ظاهر شد و اسنور، بدنش را با جُسه بزرگش پوشاند، شمشیر شیطانی و سفید هم در دستانش ظاهر شد.
حتی نایت هم از فضای مجزا بیرون آمد تا به او کمک کند.
نوآ هم برای افزایش قدرت همراهانش، جاهطلبی خود را به کار گرفت.
اکنون اندازه اسنور از مارهای ابدی بزرگتر شده بود و حتی از رهبرانشان هم پیشی میگرفت.
اسنور دهانش را برای یک نفس تاریک باز کرد و منطقه را از به مانند یک دریای تاریک، در تاریک فرو بردد؛ خشن و متلاطم، طوری که موجودات ضعیفتر زیر فشار آن له میشدند.
دوان لانگ هم دهان هیولایی خود را باز کرد تا توانایی ذاتی خود را فعال کند.
نیروی مکش آن حتی میتواند بر یخهایی که در آسمان جمع شده بود تیز تاثیر بگذارد.
در اثر قدرت دوانلانگ یخ نقرهای متلاشی و به سوی او کشیده شد.
نایت بدون اینکه به رهبران نزدیک شود، در میان دسته مارها پرواز میکرد.
در این حین سرِ چند تا از آن مارهای بزرگ رتبه هفتم روی زمین افتاد و همگی در یک لحظه مردند.
نوآ هم از همراهانش عقب نماند؛ در حال دگرگونی، تیغههایش را بر بالای سرش برد.
ماده تاریک بدن او را پوشانده و یک زره اژدهاگون ظاهر شد و به همراه آن شش بازو، شش شمشیر هم پدیدار گشت.
همزمان با این اتفاقات، شعلههای سیاه از دهان نوآ بیرون آمد و به ماده تاریک منتشر شده توسط اسنور پیوست.
دنیای تاریک گسترش یافت و کارگاه فعال شد. چند اژدها با شش بازو از ماده تاریک به وجود آمدند و شروع به مبارزه با مارهای ضعیفتر کردند.
این مخلوقات در ردیف بالایی قرار داشتند و در درونشان هستههایی به عنوان سوخت و منبع قدرت قرار داده شده بود.
به این ترتیب، این مخلوقات اساساً همتراز با حریفانشان قرار میگرفتند.
با انتشار شعلههای سیاه در درون دسته، رهبران مارهای ابدی احساس کردند که چیزی درست نیست؛ آنها توانستند متوجه شباهتهایی بین شعلهها شوند، اما نوآ فرصت مطالعه آنها را گرفت.
نوآ هوشیاری خود را گسترش داد و اجازه داد تیغهها پیشانیاش را لمس کند.
سپس شش ستون سیاه بر فراز رهبران ظاهر شد و بر سَر بزرگشان برخورد کرد. بعد ستونهای سیاه منفجر شد و منطقه را از بُرندگی خود پر کرد.
در اثر انفجار شش ستون، زخم بزرگی بر سر رهبران مارها باز شد و ماره...