تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1563
فصل ۱۵۶۳ ۱۵۶۳. حمله
هر سازمان بزرگی شعبههای زیادی داشت. آن نیروها شامل چندین تهذیبگر رتبه ۸ میشدند که به فضای شخصی نیاز داشتند تا نفوذ خود را در آنجا مستقر کنند.
یافتن تمام اعضای مهم یک سازمان در یک مکان غیرممکن بود. وضعیت برای تهذیبهای ضعیفتر از این هم پیچیدهتر بود، چون بیشتر آنها در مناطق مختلف مشغول انجام وظایف بودند.
با این حال، فضای متشنجی سرزمینهای جاودانه را پر کرده بود. پیروزیهای لژیون، سرعت ضعیف بین سازمانهای مختلف را به خطر انداخته بود. آنها آن نیروها را در آستانه جنگ داخلی قرار داده بودند.
آن نیروها هزار سال بود که کمبود قلمرو را تجربه نکرده بودند. فقدان مناطق مناسب برای گسترش و رشد، فضای سیا*سی متشنجی که آماده انفجار بود را ایجاد کرده بود.
تنها چیزی که آن سازمانها را از تعقیب حوزههای همدیگر باز داشت، دشمن مشترک آنها بود. موجودات جادویی میتوانستند دوباره هر لحظه حمله کنند، که این، تهذیبگران را وادار کرد تا تمام تلاش خود را برای حفظ نیروهای خود انجام دهند.
این تمایل، سازمانها را از اتخاذ تدابیر احتیاطی باز نداشت. آنها شروع به جمعآوری دفاع و داراییهای بیشماری در عمارتها و قلعههای خود کردند تا پایه و اساس خود را افزایش دهند.
برای آنها خیلی کمیاب بود که این همه تهذیبگر و ثروت را در یک مکان داشته باشند. این رفتار، دفاع کلی آنها را افزایش داد، اما همچنین باعث شد اطلاعات بیشتری هم به بقیه جهان درز کند.
جاسوسان لژیون توانستند در عرض چند سال، برخی از نقاط تجمع خانواده سیل بریرد را پیدا کنند. آنها عمدتاً شهرهای بزرگی را که دارای چندین سازمان بودند، اشغال میکردند اما، چند عمارت در فضای باز نیز داشتند.
محبوبترین عمارت تحت کنترل سیل بریرد در داخل یک رشته کوه در نزدیکی شهر پاکورت بود، شهری بزرگ که بهخاطر کتابخانههایش معروف بود.
تهذیبگرانی که نشان سیل بریرد را به تن میکردند، اغلب برای انجام ماموریتهای خاصی، بین شهر پاکورت و رشته کوه رفت و آمد میکردند. هر کسی میتوانست بفهمد که یک عمارت در آن منطقه پنهان شده است.
شهروندان شهر پاکورت بدون توجه به فضای متشنج حوزه انسانی، در آرامش زندگی میکردند. شهرها همیشه رهبرانی از چندین سازمان داشتند، بنابراین جنگ هرگز در آنجا اتفاق نمیافتاد.
با این حال، خیلی ناگهانی مجموعهای از حکاکیها بر فراز ساختمانهای سفید شهر پاکورت ظاهر شدند. شهروندان ضعیفتر وقتی که رهبران رتبه ۸ را دیدند که از محل تمرین خود بیرون میآیند، وحشت نکردند اما صحنهای که در ادامه جلوی چشمانش رخ داد، موجی از هرج و مرج را به وجود آورد.
ارتش عظیمی متشکل از دورگهها، ...
کتابهای تصادفی



