فصل ۱۵۸۶: زنبورها

حدس نوآ درست بود. لوک اطلاعات مهمی را پنهان کرده بود و تنها یکی از مکان‌های ارزشمندی که می‌توانست علاقه‌ی نوآ را جلب کند، فاش کرد.

با این حال، سطح بالاتر بسیار وسیع بود و در طول دورانش موجودات قدرتمند بسیاری را دیده بود. همه کارشناسانی که توانسته بودند به رتبه نهم نزدیک شوند چیز مهمی را پشت­سر گذاشته بودند و سازمان مخفی اکثر آنها را زیر نظر داشت.

مشکل اصلی پشت آن مکان‌ها، این بود که تمام اعضای سازمان مخفی از آنها اطلاع داشتند. این امر باعث می‌شد تا هر نیرویی در حوزه انسانی از آن منابع آگاه شود زیرا بسیاری از سلول‌ها برنامه‌های مختلفی داشتند.

الکساندر به نوآ فرصتی می‌داد تا مکان متصل به رادیانت آیز را بررسی کند، اما دامنه انسانی معمولاً در کنار آن منابع باقی نمی‌ماند. بسیاری از سازمان‌ها حتی کنترل برخی از آنها را در سال‌های گذشته به دست گرفته بودند.

نوآ آن موضوع را رها کرد تا روی چیز بسیار مهمتری تمرکز کند. لوک و دو تهذیبگر رتبه ۸ از سازمان مخفی چیزهای زیادی در مورد آسمان و زمین می‌دانستند و نوآ می‌خواست همه چیز را بداند.

معلوم شد که تقریباً هر سازمان بزرگی دارای کارشناسانی مرتبط با آسمان و زمین بود. یک وجود پس از نزدیک شدن به مرحله جامد فرصتی برای پیوستن به آنها پیدا می‌کرد. نیروی لوک دارای سلول‌های خاصی بود که قرار بود برای آن کار نیرو جذب کنند.

البته پیوستن به آن بخش از سازمان مخفی اجباری نبود، اما پیشنهاد آسمان و زمین بسیار جذاب بود. نبود تنبیه مداوم وسوسه­انگیز بود، اما این همه چیز نبود.

آسمان و زمین بر سیستم خود کنترل کامل داشتند. تا وقتی که طبق قوانین پیش می‌رفتند، می‌توانستند به موجودات خاصی کمک کنند. لوک از جزئیات در پشت آن پروسه خبر نداشت، اما ایده‌ای کلی از آنچه در تهذیبگران ایجاد می‌کردند به دست آورده بود.

نوآ می‌توانست به طور مبهم این نکته را درک کند و اینکه چرا برخی از موجودات نمی‌توانستند آن پیشنهاد را نادیده بگیرند. با این حال، او می‌دانست که اکثر تهذیبگران از قوانینی که در طول هزاره‌ها به این راحتی ساخته بودند، دست نمی‌کشند.

مسئله اصلی این بود که تهذیبگران راهی برای فرار از آسمان و زمین در سرزمین‌های جاودانه نداشتند، که این موضوع، کل سفر تزکیه را سخت‌تر می‌کرد. حتی موجودات باورنکردنی مانند دزد اعظم و معمار بزرگ نی...