فصل 1620: بدیهی سخنان سازنده بزرگ باعث گرد شدن چشم ارشدان شد. این واقعیت که آسمان و زمین هر چند وقت یکبار نیاز به ذخیره انرژی داشتند بسیار شگفت­آور بود، اما سخنان او حاوی چیز بسیار جالب‌تری بود. نوآ در ذهن خود فریاد زد_ 'شهرهای آسمان چیست؟' حتی اگر آن نام قبلاً بسیار توصیف شده باشد. سازنده بزرگ پس از مشاهده چهره‌های متعجب توضیح داد: «باید در نظر داشته باشین که آسمان و زمین تو انبساط دائمی بیشتر قدرتشون رو از دست میدن. این سرزمین‌ها فقط بقایای تمام قدرتشون رو به دست میارن. تسخیر سرزمین‌ها و پر کردنشون با "نفس" مسئله واقعیه.» توضیحات او فقط باعث تعجب بیشتر ارشدان شد. ساختار سرزمین‌ها و پروژه‌های آسمان و زمین همیشه موضوعی مبهم در جهان تهذیب بود، اما به­نظر می‌رسید که سازنده بزرگ همه چیز را می‌دانست. سازنده بزرگ ادامه داد: «چه انتظاری داشتین؟ آسمان و زمین برای بقا و اهدافشون نیاز به گرفتن سرزمین‌ها دارن. اونها هنوز می‌خوان به رتبه دهم برسن. حدس می‌زنم هر چند دوره یک یا دو سرزمین رو قربونی می‌کنن. سرزمین‌های جاودانه همیشه تو اون دوره‌ها به آشفتگی تبدیل می‌شن.» شاه الباس درحالی­که نگاه خود را پایین انداخته بود تا احترام خود را به ارشد نشان دهد ناگهان فریاد زد: «آروم‌تر! میشه همه چیز در مورد شهرهای آسمان رو دوباره تکرار کنین؟» بقیه در تکان دادن سر تردید نکردند و سازنده بزرگ سرانجام دلیل شگفتی آنها را فهمید. سپس لبخندی بی‌شرمانه روی صورتش ظاهر شد و بلافاصله خنده‌ای ناجور در منطقه طنین­انداز شد. سازنده بزرگ درحالی­که گونه خود را می‌خاراند توضیح داد: «فراموش کرده بودم صحبت کردن با موجودات زیر رتبه نهم چطوریه، شما نباید به این زودی در مورد این موضوع می‌فهمیدین. این دانش نباید رایگان باشه.» نوآ درحالی­که نزدیک‌تر به ارشد نشسته بود خبر داد: «خیلی دیره. حالا توضیح بده.» سازنده بزرگ می‌خواست رد کند، اما در مقابل چهره‎های کنجکاو احساس ناخوشایندی می‌کرد. علاوه بر این، آن ارشدان بخش مهمی از رستاخیز او بودند. او نمی‎دانست چقدر درست است که آن‌ها را در تاریکی نگه دارد. بالاخره آهی از دهانش خارج شد. سازنده بزرگ کف دست خود را باز کرد تا یک سری گوی سفید ایجاد کند که در مقابل او شناور شدند. سپس توضیح داد: «همه می‌دونیم که آسمان و زمین با "نفس"شون و همه داستان‌های...