فصل 1655 – یخ و شلاق «تو همشونو کشتی.» هرولد در حین بررسی صحنه پشت دنیای تاریک آه کشید. «فکر کنم حالا هم سعی می‌کنی ما رو بکشی.» «نمی‌تونم شاهد به جا بذارم.» نوآ پاسخ داد. «دشمن من الان رسما همه دنیاست. نمی‌تونم محاسبات اشتباه رو تحمل کنم.» «من قدرت تو رو تصدیق می‌کنم.» فی گفت. «اما ما هم ضعیف نیستیم. فکر کردی ما اقدامات متقابلی در برابر قدرت تو ایجاد نکردیم؟» فی از وضعیت هرولد خبر نداشت، اما تیم او حین سفر، نوآ و دیگر ارشدان گروه او را مطالعه کرده بودند. لژیون تنها نیرویی بود که به محیط سیا*سی حوزه انسانی احترام نمی‌گذاشت، بنابراین انجام آن کار یک وظیفه ضروری و الزامی بود. «کلمات، کلمات.» نوآ قبل از فعال کردن دوباره همه عملکردهای دنیای تاریک، خندید. هرولد و فی بلافاصله توانایی دیدن درون دنیای تاریک را از دست دادند. ماده تاریک سرکوب قوانین آن‌ها را از سر گرفت و همراهان نوآ نیز در آن تکنیک پدیدار شدند. فی و هرولد توانایی‌های خود را برای از بین بردن تکه‌هایی از دنیای تاریک به کار گرفتند. آن‌ها می‌خواستند آن تکنیک آزاردهنده را حذف کنند، چون می‌دانستند مبارزه با نوآ داخل آن تکنیک چقدر دردسرساز بود. مجموعه‌ای از شلاق‌های نارنجی اطراف هرولد ظاهر شدند. آن سلاح‌ها چرخیدند و در نواحی مختلف آسمان که توسط ماده تاریک اشغال شده بود، شروع به تجزیه شدن کردند. یخ فی در آن زمان هیچ عروسکی تولید نمی‌کرد. هاله وی منبسط شده و نواحی وسیعی از آسمان را منجمد نمود، در حالی که بر بخش‌هایی که ماده تاریک اشغال کرده بود تمرکز می‌کرد. تکنیک نوآ کم کم جایگاه خود را از دست داد. ماده تاریک او می‌توانست قوانین را سرکوب کند، اما فی و هرولد از نظر سطح تهذیب از او قوی‌تر بودند. او می‌توانست از پس یکی از آن‌ها بربیاید، اما دنیای تاریک در آن موقعیت نمی‌توانست کار زیادی انجام دهد. کارگاه‌های درون دنیای تاریک اژدهایان شش بازویی تولید می‌کردند، اما آن موجودات نمی‌توانستند دورتر بروند. آن‌ها جانوران جادویی رده پایینی بودند که از یک عنصر خارق‌العاده ساخته شده بودند، اما نمی‌توانستند خود را با تهذیب‌گران مرحله مایع مقایسه کنند. با این حال، انبوه اژدهایان شش بازو توانستند سرعت نابودی دنیای تاریک را کاهش و به نوآ زمان کافی برای آماده کردن یک استراتژی بدهند. او قبلاً مخالفان خود را حین عمل دیده بود، بن...