فصل 1681: بیداری

جاه¬طلبی نوآ طوفانی ایجاد کرد که در میدان جنگ گسترش یافت. جریانهای خروشانی از قانون او در گوشه و کنار منطقه به پرواز درآمد و ماده را در برابر قدرت او تسلیم کرد.

جاه¬طلبی‌اش تغییر کرده بود. پس از سال‌هایی که نوآ به‌عنوان شیطان سپری کرد، گسترش یافته بود. جنبه‌هایی را به¬دست آورد که شامل فضا بود، اما همچنین توانایی خود را برای تکامل همه¬چیز در اطرافش، تشدید کرد.

درحالی¬که غرش خشمگین نوآ همچنان در آسمان طنین‌انداز میشد، تصاویری از زندگی به‌عنوان یک شیطان در ذهن او جاری شد. نوآ عصبانی بود. او نمی‌توانست باور کند که اراده دنیای دیگر او را سال‌ها تحت کنترل نگه داشته.

با این¬حال، او همچنین می‌توانست بفهمد که دگرگونی، وجود او را سودمند ساخته است. نوآ به صورت غیرقابل درکی عصبانی بود، اما بخشی از وجودش از موفقیت¬آمیز بودن این روند خوشحال بود.

بدن او به همان شکل باقی¬مانده بود. قوانین آشفته نتوانست آن را بهبود بخشد. نوآ به¬حالتی رسیده بود که در جسم، از کمال پیشی می‌گرفت.

ذهنش خیلی گسترده و دیوارهای ذهنی او کاملاً شکننده شده بودند، اما ماده تاریکش فعلاً آنها را تقویت می‌کرد. علاوه بر این، درخشش سرخ مایل به قرمزی که توسط خون او پخش میشد، شدت یافته بود و خشمش با آن نور آمیخته شده بود.

بزرگترین تغییرات در وجود نوآ برای دانتیان و سیاه¬چاله او رخ داده بود.

مرکز چهارم قدرت بزرگ و دیوارهای آن ضخیم شده بود. شراره‌های نازکی از ماده تاریک نیز از لبه‌هایش بیرون زده و در بقیه بدن پخش میشد تا امواج قدرت را به بافت‌های مختلف بفرستد.

ماده تاریک متراکم‌تر شده بود. قبلاً پس از گذر از سطح به رتبه هشتم، خواص مایع را به¬دست آورده بود، اما شکل قبلی آن با شکل فعلی مطابقت نداشت.

در عوض، دانتیان او کوچک شده بود. نوآ از کشف اینکه به مرحله مایع رسیده است، شوکه شد اما شگفتی او به همین¬جا ختم نمیشد.

جاه¬طلبی¬ای که از اندام‌هایش تابش میشد خشونت¬آمیز بود. و همه¬چیز در اطراف نوآ را مجبور به تکامل می‌کرد، اما ماده‌ای را که سعی در مخالفت با تغییر داشت، نابود کرد. همچنین برخی از جنبه‌های قدیمی آن تشدید شده بود که توانایی‌های جدیدی به تاریکی او اضافه می‌کرد.

غرور و گرسنگی او اکنون به اندازه خلق‌کنندگی، ویرانی و تیزبینی او قدرتمند بود. انرژی نوآ می‌توانست مستقی...