تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1690
فصل 1690 - 1690. سوپرایز
نوآ در ذهنش فریاد زد: - چه اتفاقی داره میافته؟
میدان جنگ در عرض چند ثانیه وارونه شده بود. دو موجود رتبه 9 ناگهان اعلام حضور کردند. نوآ حتی نمیدانست از کجا شروع به ایجاد فرضیه کند.
میتوانست بفهمد که نقشه آسمان و زمین شامل سربازانی است که در آسمان زندگی میکنند. او میتوانست ببیند که ارتش تهذیبگرانی که از گرداب بیرون آمده بودند، سلاحهایی در دست داشتند که باعث میشد غرایزش از ترس فریاد بکشد.
با این حال، او انتظار نداشت که یک جانور جادویی رتبه 9 در این نزدیکی باشد. نوآ هوشیاری خود را گسترش داد تا منبع فریاد کر کننده را بررسی کند و وقتی به هدفش رسید حواسش تقریباً تاریک شد.
یک شیر سفید بزرگ در افق ظاهر شده بود. این موجود بسیار بزرگ بود و یال آن به نظر میرسید که میتواند با محیط ترکیب شود. فضا هر وقت موهایش در باد بال میزد خم میشد و قوانین زمین و آسمان در طول این فرآیند از هم میپاشید.
نوآ در ذهن خود فریاد زد.
- دومین گونه جهش یافته!
پیشبینی او درست از آب درآمده بود. نوآ حدس زده بود که موجودات زنده دیگر میتوانند از این جهشها بهرهمند شوند، اما او انتظار نداشت که آنها دارای رتبه 9 باشند.
نوآ فکر کرد: - باید تو مناطق بادخیز زندگی کرده باشه. این توضیح میده که چرا با کوسهها درگیر نشد و به شیاطین واکنشی نشان نداد.
نوآ میخواست شیر را بیشتر مطالعه کند، اما در آن موقعیت نمیتوانست وقتش را تلف کند. او دیگر نمیتوانست در میدان جنگ بماند. مبارزه وارد عرصهای شده بود که او نمیتوانست بر آن تأثیر بگذارد.
رابرت، ربکا و کستور به نظر میرسید که همانند او شگفتزدهاند. آنها از جزئیات نقشه آسمان و زمین بیخبر به نظر میرسیدند و ورود نمونه رتبه 9 آنها را تهی کرد.
با این وجود وحشت نکردند. سه رهبر میدانستند که نیروهای جدید در کنار آنها هستند و به هر حال، تهذیبگران عموماً قویتر از جانوران جادویی بودند. ارشد رتبه 9 میتوانست ترتیب شیر را بدهد.
تهذیبگر رتبه 9 زمزمه کرد و سخنان او در سراسر مناطق پخش شد: «فقط یه اراده سرکش میتونه چنین موجود کثیف...
کتابهای تصادفی



