فصل 1699. تنش

وضعیت پیچیده¬ای بود؛ آنها باید تمامی سناریوهای موجود در مقابل موجودات رتبه نهم را در نظر می¬گرفتند تا یتواند یک نقشه مناسب طرح کنند.

در نهایت یک استراتژی مبهم در پیش گرفتند که می‌توانست آنان را به طرف دیگر سرزمین¬های جاودانه برساند، اما هنوز نارسایی¬هایی در آن وجود داشت.

سفر به اولین دریاچه شناور، سال¬ها طول می¬کشید و نوآ قصد داشت این سفر را تا حد امکان طولانی¬تر کند. همراهان او هنوز چیزهای زیادی برای آماده¬سازی داشتند، به¬خصوص در مورد مسائل حیاتی.

پادشاه الباس مجبور شد اقلام حکاکی شده¬ای برای تثبیت یک تونل ابعادی فروریخته بسازد.

در این حین متخصصان باید فشار ناشی از آسمان و زمین را دفع کنند که وظیفه تأمین این انرژی به آیتم¬های پادشاه محول شده بود.

این کار، با آیتم¬های رتبه هشتم معمولی قابل انجام نبود، در نتیجه پادشاه الباس مجبور شد چیزی بسازد که نزدیک رتبه نهم باشد، به همین دلیل به مواد ارزشمند و زمان زیادی برای ساخت نیاز داشت.

نوآ به کمک فولری¬ها نیاز داشت؛ اما آنها هنوز تکامل و جهش خود را کامل نکرده بودند. به همین دلیل تنها رابرت و نوآ توانایی مقابله با آسمان و زمین را داشتند، بنابراین دستیابی به یک متحد ارزشمند جدید برای این مأموریت حیاتی بود.

ویلفرد و دیگران مجبور شدند روش¬هایی را برای مقابله با قوانین آسمان و زمین ایجاد کنند. این فرآیند به طور کلی هزاران سال طول می¬کشید، اما نفوذ نوآ به تکامل تکنیک¬هایشان سرعت بخشید و می¬توانست امیدوار باشد که همراهانشان پیش از نبرد در نزدیکی دریاچه شناور، راه حلی بیابند.

تیم مویرا و زیرمجموعه¬هایش باید جایگاه نوآ را به طور کامل می¬پذیرفتند. این طرح به‌نظر خودکشی می¬آمد، اما آنها مجبور بودند آن را دنبال کنند زیرا کمک نوآ و گروهش برای موفقیت این مأموریت ضروری بود. آیتم¬های پادشاه الباس به انرژی زیادی نیاز داشت و همراهان نوآ نمی‌توانستند به تنهایی موارد لازم را تهیه کنند.

نوآ که در حال پرواز بر سرزمین¬های جاودانه، نفوذ خود را بر جهان گسترش می¬داد، با خود گفت: -"ای کاش می‌تونستم به شیرها دسترسی واقعی داشته باشم."

نوآ می¬دانست جانوران جادویی چگونه فکر می¬کنند. تشخیص رفتار آنها در مورد موجودات قدرتمند حتی ساده¬تر بود زیرا سفر، معمولاً آنها را مجبور می¬کرد تا هوش ابتدایی خود را توسعه دهند.

شیرها متحدان طبیعی نوآ بودند و او تنها...