فصل 1701 - 1701. شانس

این اتفاق هر سه نفر را شوکه کرد. نوآ و دیگران در حال بازگشت به ارتش خود بودند، اما یک جانور جادویی رتبه ٩ در نزدیکی آن‌ها در حال پرواز بود.

شیر تکان نخورد، اما غرایز تیم فقط با دیدن آن منظره احساس خطر کردند. این موجود هنوز بیدار نشده بود، اما هر سه نفر می‌توانستند به وضوح بفهمند که چقدر مجروح شده است.

نوآ، فولری و ویلفرد دورگه بودند. داشتن رتبه ٩ بزرگ‌ترین وسوسه زندگی‌شان بود. وضعیت شیر نیز بسیار وحشتناک به نظر می‌رسید، آن‌ها فرصت دیگری برای دستیابی به چنین بدن قدرتمندی را به این زودی پیدا نمی‌کردند.

با این حال، این سه دورگه احمق نبودند. آن‌ها می‌دانستند که جانوران جادویی چقدر می‌توانند خطرناک باشند، مخصوصاً زمانی که به رتبه نهم می‌رسند. حتی با حمله‌ی مشترک نیز ممکن است نتوانند در مقابل آن جانور برنده شوند. در واقع، غریزه‌شان به آن‌ها می‌گفت که شانسی برای برنده شدن ندارند.

افکار بی‌شماری در ذهن نوآ می‌چرخید. او هر مسیر و احتمالی را در نظر می‌گرفت، اما در آن شرایط نمی‌توانست به چیز زیادی فکر کند. وقتی به یک جانور رتبه ٩ میرسید، گزینه‌های زیادی ندارید.

با تکان خوردن یال این موجود منطقه شروع به ذوب شدن کرد. درخشش فوق‌العاده‌ای از وجودش ساطع می‌شد که برای سرزمین‌های جاودانه بیش از حد بود. قوانین شکننده نمی‌توانست فشار شیر را بر منطقه تحمل کند و همه چیز برای شروع مبارزه با آن بدتر می‌شد.

نوآ می‌توانست بفهمد که زمانش رو به اتمام است. به نظر نمی‌رسید قدرتشان به جانور جادویی برسد ولی او نمی‌خواست این فرصت‌ را از دست بدهد.

حرف زدن با او غیرممکن بود. شیر همچنان داشت با جوخه‌ی انسانی می‌جنگید و غذای تازه‌ای در انتظارش بود. تلاش برای گفتگو با چنین جانور جادویی عصبانی و شتابزده‌ای صرفاً خودکشی بود.

فرار عاقلانه‌ترین گزینه بود، اما نوآ را به نقطه اول بازمی‌گرداند. او شانس خود را برای به دست آوردن برتری در آینده از دست می‌داد و اکنون ناامیدانه می‌خواست وضعیت خود را بهبود بخشد.

نوآ تکنیک قضاوت شیطانی را فعال کرد تا بتواند نقشه‌ای بکشد.

از نظر تئوری، شیرها تفاوتی با کوسه‌ها نداشتند. به نظر می‌رسید جهش کمتری داشته باشند، اما آن‌ها چیزی بیش از جانوران جادویی نبودند که تحت تأثیر قوانین آشفته قرار گرفته بودند.

به نظر می‌رسید که شیرها می‌توانستند قوانین جهان را کمی تحت‌تأثیر قرار دهند، اما فاقد نفوذ بی‌نظیر شیاطین بودند. آن‌ها در برابر بهشت و زمین مقاومت کرده بودند، اما دشمنان قدرتمندی برایشان نبودند.