چپتر 1713: احضار کردن

نوآ کلماتش به شیطان آسمانی را با دقت انتخاب کرده بود. ارشد فهمیده بود که آسمان و زمین شانس او برای زنده ماندن در تله را به چالش کشیده بودند. شانس بالایی وجود داشت که او به طور غریزی به سمت راهی برای خروج از این موقعیت حرکت کند.

کل ارتش شیطان آسمانی را دنبال کرد. نوآ و بقیه به آزاد کردن توانایی‌هایشان برای پاکسازی نواحی سفید و کشتن وجودهای درخشان درون آن ادامه دادند، اما تمرکز اصلی آنها بر مسیر پیش رویشان بود.

نوآ و رابرت تنها افرادی بودند که می‌توانستند به صورت موثر وجودهای درخشان را تهدید کنند، پس حملاتشان را روی آن‌ها متمرکز کردند. آنها هر دو در مرحله جامد بودند و برتریشان در برابر قانون آسمان و زمین آنها را به بهترین افراد برای انجام اینکار تبدیل کرده بود.

بقیه ارتش خودش را وقف دور نگه داشتن تهدید نور کرده بود. ارشدها نمی‌خواستند به خوراک بعدی آسمان و زمین تبدیل شوند و نوآ و رابرت هم همیشه به اهداف جدید نیاز داشتند.

نوآ تمام تلاش خود را می‌کرد تا به صورت متناوب انفجار ماده تاریک به همراه شعله‌هایش استفاده کند. بدنش استقامت خود را حفظ کرد، اما جراحات روی بدنش درحال افزایش پیدا کردن بودند.

شعلهها نمی‌توانستند کاملا او را درمان کنند. نوآ نمی‌توانست اجازه دهد وجودهای درخشان ارشدهایش را بکشند. خیلی زود مشخص شد که قدرت مخرب کافی کلید خروج از تله بود.

به نظر می‌رسید هیچ چیز نمی‌توانست شیطان آسمانی را متوقف کند. نفوذ او به هر کجا می‌رسید، سفیدی را از هم می‌گسست. نور به بخشی از انرژی لاجوردی او تبدیل می‌شد و امواج آبی تیرهای که پیکر او را احاطه کرده بودند را متراکم‌تر می‌کرد.

نوآ درحالی که تمرکزش را روی محیط اطراف حفظ می‌کرد اندیشید.

-اون یه نسخه جدید از انرژی بالاتر خودش رو ابداع کرده؟

انرژی بالاتر شیطان آسمانی در حالت عادی سفید بود و برای رسیدن به سطح مورد نظر به میزان تراکم متکی بود. درحالی که انرژی جدید رگههایی تیره در خود داشت و به نظر می‌رسید برای مقابله با آسمان و زمین به وجود آمده باشد.

نوآ تنها می‌توانست از این پیشرفت خوشحال باشد. ارتش او به شدت ارشدهایی نیاز داشت که بتوانند نور را از بین ببرند و شیطان آسمانی به محض شروع جنگیدن به یکی از بهترین آنها تبدیل شده بود.