فصل ۱۷۱۶ - ۱۷۱۶. سطح خطر

قدیس شمشیر، نوآ و رابرت نگاهی رد و بدل کردند و برای هم سرتکان دادند.

نوآ شیطان آسمانی را کنترل می‌کرد. در حالی که تمام انرژی آبی تیره روی بدنش افتاده بود دستش روی گلوی ارشد بود. پوستش این قدرت را به راحتی دفع می‌کرد، اما باز هم دوستش را به سمت ویلفرد پرت کرد.

«چند لحظه کنترلش کن.» نوآ دستور داد. «ما یه راهی باز می‌کنیم.»

ویلفرد وقتی دنباله‌دار تیره‌آبی را دید که به سمتش پرواز می‌کند، چشمانش گرد شد، اما به سرعت طوفانی از مشت‌هایش را برای کنترل ارشد استفاده کرد. پادشاه الباس به کمکش آمد و فرجی برخی از ارشدهای ضعیف‌تر را نزدیکشان فرستاد تا به این دو کمک کنند.

نوآ، قدیس شمشیر و رابرت بی‌صدا به دیوار ترک خورده نزدیک می‌شدند. هاله آن‌ها در حالی که خود را برای بهترین حملات خود آماده می‌کردند بزرگ‌تر می‌شد. قدیس شمشیر، انرژی شمشیر شکل خود را ساخت، رابرت توده سمی عظیمی را درست کرد و نوآ سلاح‌های خود را روی پیشانی‌اش گذاشت. وقتی که نور و جرقه‌هایش به ارتش نزدیک شد هر سه نفر توجهی نکردند. ارشدان تلاش می‌کردند تا بهترین نیروهای خود را بازگردانند.

نوآ با انرژی ذهنی خود قوطی باروت را باز کرد و آن را به داخل دیواری که ترک خورده بود پرت کرد. این سه نفر نمی‌دانستند چه انتظاری داشته باشند، اما شیء پادشاه الباس سیگنالی داد که نمی‌توانستند نادیده بگیرند. نور طلایی محوی در داخل دیوار ایجاد شد و آنقدر بزرگ شد که کل سازه را پوشاند. مایع پادشاه الباس به نظر می‌رسید که می‌تواند با صاعقه‌ها ترکیب شود و با قدرت آن‌ها ادغام شود. این ویروسی بود که برای مقابله با مصیب آسمان و زمین ساخته شده بود.

انرژی شدید صاعقه بخشی از زور خود را از دست داد. حملات کند شد. تقریبا در وسط منطقه یخ زدند زیرا از پرواز در سازه منصرف شدند. نوآ، قدیس شمشیر و رابرت فورا بعد اینکه اولین صاعقه ایستاد، حملاتشان را شروع کردند. امواج انرژی شدید و فردیت مستقیم و توده‌ای سمی روی دیوار افتاد و جرقه‌های بی‌شماری را نابود کرد.

پیکان‌های صاعقه حتی تلاش نکردند تا در برابر حملات مقاومت کنند. مایع پادشاه الباس آن‌ها را بی‌خطر کرده بود. برای دفاع انرژی نداشتند. حمله این سه نفر توانست دیوار را سوراخ و خراب کند بدون اینکه تاثیری در باقی می...