چپتر 1727: مارک‌ها

«حالا می‌تونم خون الباس رو ببینم.» جون بعد از سخن کیرک نظر داد.

نوآ و پادشاه الباس او را نادیده گرفتند تا مارک‌ها را مطالعه کنند. آن‌ها می‌توانستند اثر‌های مختلفی از زندگی، که به جانوران دیگر تعلق داشت را حس کنند اما به نظر ‌می‌رسید که وجود کیرک هسته زندگی آن‌ها باشد.

«این یه ویژگی خاص از انرژی بالاترشه.» پادشاه الباس در حالی که دستش را روی مارک‌ها می‌گذاشت توضیح داد. «جالبه عنصر زمینش می‌تونه حیات رو تکرار کنه و اونو تو وجودش به دام بندازه. شبیه توانایی الکساندره اما بدون مانع. اون قبل به دست آوردن قدرت جدید بهایی می‌ده.»

کیرک کاری به غیر از سوپرایز شدن بعد توضیحاتِ پادشاه الباس نمی‌توانست بکند. این ارشد چند ثانیه او را بررسی کرد، اما همین الانش هم بخش‌های زیادی از قانونش را درک کرده بود.

«انرژی بالاتری که توسط شکل‌هایی از زندگی آموخته می‌شه.» نوآ گفت.

«قدرتی که از ویژگی‌های جهان تقلید می‌کنه و اون رو به توانایی تو تبدیل می‌کنه. می‌تونی محدودیت عنصری خودتو نادیده بگیری؟»

«تا حدی.» کیرک فاش کرد. «عنصر زمین هنوز قوی‌تره چون وجودیت من به صورت طبیعی به سمت اون می‌ره. و اینکه مراکز قدرت من نمی‌تونه مارک‌های زیادی رو تحمل بکنه، پس باید با دقت انتخاب کنم که کدوم توانایی رو می‌خوام حفظ کنم.»

«شرط می‌بندم از روش جعل عنصری برای حک کردن اونا رو بدنت استفاده کردی.» نوآ در حالی که مارک‌ها را بو می‌کشید گفت. «می‌تونم طمعت رو برای قدرت حس کنم. می‌خوای خودتو به یه موجود کامل تبدیل کنی؟»

«سرزمین‌های بالایی محل شکار خوبیه.» کیرک اعلام کرد. «من می‌تونم بهترین توانایی‌ها رو پیدا کنم و با وجودم ترکیب کنم در حالی که ظرفیتم زیاد می‌شه.»

به نظر ‌می‌رسید که کیرک نمی‌توانست اسرار خود را جلوی نوآ پنهان کند.

او به قدری به استادش احترام می‌ذاشت که سعی نمی‌کرد به او دروغ بگوید.

میراث زندگی او را تغییر داد بنابراین نوآ تمام پاسخ‌هایی که می‌خواست را دریافت می‌کرد.

«خوشحالم که زیاد به تکنیک‌های من تکیه نکردی.» نوآ گفت.

«توسعه یک قانون که وجودیت تو رو منعکس کنه برای سفر تهذیب خیلی مهمه.»

کیرک سرش را تکان داد، احساس می‌کرد که خواب است، استادش از تلاش‌های او تمجید می‌کرد. این دیدار نمی...