فصل۱۷۵۶: دستورات

تکنیک دزدِ اعظم، تله پنهانی که آسمان و زمین گذاشته بودند را کشف کرد. ظاهراً در طول این فرآیند، قانون آن‌ها سعی کرده بود تا خود را در اعماق دریای ذهنِ تهذیب‌گر پنهان کند، اما نوا می‌توانست با این توانایی آن را بیرون بکشد.

توده نوری که به سختی در تلاش برای رهایی از چنگ تکنیک بود، توان مقابله با قدرت دزد اعظم را نداشت، اما به نظر می‌آمد در برابر آن کمی مقاوم باشد.

نوا توده نور را دید که به آرامی به داخل دریای ذهن برگشت. در این فاصله، قانون هاله خطرناکی را از خود ساطع می‌کرد. سعی در تخریبِ آخرین ذره از خاطره‌های تذهیب‌گر را داشت، اما موج‌های ذهنِ نوا سریع‌تر از آن حرکت می‌کردند.

افکار او فضای ذهنیِ تذهیب‌گر را درهم شکست و محتویات آن را به دنیای تاریک ریخت. نوا در این زمان حتی لازم نبود تا به خود زحمت دهد. ماده تاریکِ نوا به جلو شلیک شد و توده نور را محاصره کرد.

با ورود خاطرات تذهیب‌گر به درون ماده تاریکِ نوا، او چشمانش را بست تا محتوای آن‌ها را آشکار کند. زمانی که تکنیک آن انرژی ذهنی را تکه‌تکه می‌کرد تا تمام راز‌ها را آشکار کند، تصاویر بی‌شماری از جلوی چشمان نوا گذشت.

نوا چشمانش را باز کرد، روی توده نور متمرکز شد و نتیجه گرفت:

-هیچی-

زمانی که ماده تاریک، توده نور را در چنگ نوا گذاشت، نوا گفت: «قبلا به اون خاطرات رسیدگی کردی، ولی تو نابودگر نیستی. تو دوست داری جذب کنی.»

نوا کارگاه را فعال کرد و مشغول دستکاریِ آن نور شد. تکه‌های خاطرات و تصاویر تصادفی‌ که فقط به تذهیب‌گر خلاصه نمی‌شد به ذهنش خطور کرد.

نوا از مقاصدِ آسمان و زمین با خبر بود. به نظر می‌رسد از آن‌جایی که دنیای تاریک و ناحیه نشان‌دار روی ارتباطشان با آن تکه از انرژی اثر گذاشته بود، نمی‌توانستند خود را نابود کنند، بنابراین باید به فکر نقشه دیگری می‌بودند.

دگرگونی می‌توانست ذهن و بدن تذهیب‌گر را نابود کند. بهشت و زمین قصد داشتند آن قسمت از قانون را پنهان کنند و اجازه دهند تا نوا با جاه‌طلبی خود آن را بشکند.

آخرین تلاش آن‌ها برای بلعیدن انرژی ذهنی تذهیب‌گر فقط به این منظور بود تا نوا را از هدف اصلی دور کند. شکست آن‌ها در برابر رقیب مجنون‌شان، فقط قماری عاجزانه بود.

اطلاعات دیگری نیز بعد از باخبر شدن نوا از مقاصد آسمان و زمین به ذهن نوا آمد. او بالاخره می‌تو...