چپتر 1763: هسته

- تکنیک دزد ارشد کار می‌کرد‌.

نوآ در حین گسترش دفاعش فکر کرد‌: -اما قبل استفاده ازش باید یکم بهش صدمه بزنم‌. همین الانشم قانون شاندال رو برای امروز هدر دادم‌. نمی‌تونم ریسک کنم تا قصدم دوباره فاش بشه.

سطح به یک جهنم آبی سخت تبدیل شده بود‌. ستون‌های آتشین و زبانه‌های فرار از آرایه شعله‌های آتش در میان هیاهوی بی‌وقفه میدان جنگ سوسو می‌زدند‌. چهره‌های روی ساختار حس وحشت آوری به صحنه اضافه می‌کردند‌، اما نوآ نمی‌توانست لبخند زدن را متوقف کند‌.

برای نوآ سخت بود تا توانایی مناسب پیدا کند‌. او مثل دزد ارشد نبود‌، که هرچیزی که علاقه‌اش را تحریک می‌کرد می‌دزدید‌. نوآ وقتی بحث قدرت بود آدم وسواسی‌ای بود‌ و فقط تکنیک‌هایی را قبول می‌کرد که بتوانند او را قوی‌تر کنند‌.

نوآ دقیق نمی‌دانست که آتش ایزاک چه کار می‌کرد‌. اگرچه‌، او فقط باید می‌فهمید که با کشتن دشمنان قوی‌تر می‌شود تا علاقه‌مند شود‌. این توانایی برای او عالی به نظر می‌رسید‌، اما اول باید به دفاع ایزاک غلبه می‌کرد تا آن را به دست آورد‌.

نوآ وقتی همراهانش میان محیط ناپدید شدند به جلو حمله کرد‌. ایزاک یکی از دستانش را تکان داد تا ستون آتش عظیمی به سمتش پرتاب کند‌، اما دوان‌لونگ در مسیرش مادی شد و دهان هیولایی خود را باز کرد تا قدرتش را جذب کند‌.

ایزاک انرژی بیشتری در ستون ریخت‌، و دوان‌لونگ به زودی نتوانست قدرت بیشتری را تحمل کند‌. با این حال‌، نوآ جهان تاریک را گسترش داد و با ماده تاریک توانایی ذاتی اژدها را تقویت کرد‌.

دوان‌لونگ توانست چند ثانیه بیشتر تحمل کند‌، که به نوآ زمان داد مسیر را تغییر دهد و از جهت شعله‌ها خارج شود‌. بخشی از شعله‌های آتش به جهان تاریک حمله کردند تا ساختار آن را از بین ببرند‌، اما تا آن زمان نوآ و اژدها موقعیت قبلی خود را ترک کرده بودند.

شعله‌های آتش فقط ارتشی از اژدهای شش دستی را یافتند که در پشت دنیای تاریک ویران شده منتظر آن‌ها بودند‌. درگیری بلافاصله رخ داد‌، و خیلی از عروسک‌های یک بار مصرف خود را منفجر کردند تا بخشی از آتش را از بین ببرند‌.

انفجار‌ها به طور رندوم رخ ندادند‌. اژدها‌ها دستور داشتند تا هر وقت وارد ناحیه صورت‌های انسانی شدند منفجر شوند‌. نوآ زمانی که شعله‌های آتش منبع اصلی قدرت را ترک کرد‌، ناپدید شدن آن‌ها را در هوا دیده بود‌، بنابراین او معتقد بود که می‌تواند با این رویکرد ایزاک را...