فصل 1854. مصیبت

شاه الباس اعتراض کرد درحالی‌که نگاهش به تماشای سه موجود جادویی تیز شده بود.

«این موضوع لیاقت مناقشه رو داره که چرا اونا خاکسترین؟ چرا لباس می‌پوشن؟ سایه‌ و اندازه‌شون هم کاملاً متناضه.»

مترجم:مناقشه=بحث برانگیز/گفتگو/گفت و شنود

نوآ خندید، اما چشمانش هرگز از صحنه‌های درحال وقوع بالای ناحیه آشکار شده بُعد واسط منحرف نشد.

«چقدر باختن برات سخته؟»

نوآ دستانش را در کنار شانه شاه الباس باز نگه داشته بود. هر دو همچنان به بررسی صحنه ادامه می‌دادند، اما شرط‌بندی‌شان را فراموش نکرده بودند.

سه میمون کایسر با رتبه نهم که در بُعد واسط ظاهر شده بودند، به وضوح وضعیت طبیعی خود را بهبود داده بودند. ظاهر آن‌ها با چیزی که نوآ عادت داشت به یاد بیاورد، متفاوت بود، اما وقتی به موجودات جادویی که به آخرین سطح سفر تهذیب رسیده‌اند مربوط می‌شود، تعجب‌آور نبود.

موجودات جادویی درحالی‌که به پیشرفت در وجود خود می‌پردازند، تغییرات اساسی را تجربه نمی‌کنند، اما همچنان تغییر می‌کنند. جهش‌ها می‌توانند به دلیل شخصیت و عادات آن‌ها به وجود بیایند و محیط نیز نقش مهمی در این فرآیند ایفا می‌کند.

سه میمون کایسر به طوفان صاعقه‌های سفید نگاه کردند و امواج شوک پس از آن حرکت ضعیف دنبال شد. سه ستون انرژی نامرئی از موجودات جادویی فوران کرد. حملات به سوی حملات درخشان دوران عذاب شلیک شد و انفجاری به وجود آورد که حتی ارشدان در فاصله دور را مجبور به به کارگیری تدابیر دفاعی کرد.

نوآ همچنان می‌خندید و دستش را جلوی صورت شاه الباس تکان می‌داد.

«گفتم که، این توانایی ذاتی‌شونه.»

«زاویر نمی‌تونه شکست رو قبول کنه، نوچ، نوچ، نوچ، نوچ.» ویلفرد با آهی گفت و انگشتانش را بر هم زد تا هرگاه امواج خشم‌آور قدرت سعی کردند گروه را فراگیرند، آن‌ها را متوقف کند.

حرکت او انفجارهایی درون امواج شوک به وجود آورد و آن‌ها را پیش از آنکه به ارشدان برسند، پراکنده کرد. دیگران نیز تردیدی در ابراز نظرات مشابه برای تمسخر شاه الباس نداشتند و در عین حال توانایی‌های عادی خود را به سمت انرژی خشم‌آور درحال ورود پرتاب کردند. هیچ چیز نمی‌توانست به آن‌ها برسد و چهره شاه الباس تیره‌تر شد.

«مطمئناً شاگرد اون احمقی.» شاه الباس با نیشخند گفت و یک توپ تیره-طل...