تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 1856
فصل ۱۸۵۶ :مذاکرات
سفیدی آذرین دوباره فضا را پر کرد. نوا آنقدر به سه میمون کایسر نزدیک بود که میتوانست واکنش آنها به حمله را ببیند. حواس او حتی میتوانست ماهیت انرژی آنها را قبل از اینکه نور امواج ذهنی او را خرد کند، بررسی کند.
تعجب او با حس کردن دو عنصر متفاوت در انرژی موجودات بیشتر شد. میمونهای کایسر قدرت خود را جمع کرده و از آن برای ایجاد یک حائل آذرین عظیم استفاده کردند که بخش بدون پوشش بعد میانی را پوشاند. نوا احساس کرد مجبور است برای جلوگیری از گسترش آن تکنیک دفاعی عقبنشینی کند.
دنیای تاریک او وقتی سفیدی به سمتش حملهور شد، فشرده شد. ماده تاریک وقتی نیروی عظیم نور درخشانی که از انرژی بالاتری میجوشید به درون آن راه یافت، از هم پاشید. اما ناگهان چندین چهره در تاریکی نمایان شدند و توانستند درخشش را پس از چند ثانیه مهار کنند.
همراهان نوا درحال پرواز به سوی او بودند که ناگهان نور ظاهر شد و آنها را مجبور کرد تا بایستند و با به کارگیری تواناییهایشان، از خود دفاع کنند. اما به محض پایان یافتن حمله، بدون درنگ به دنیای تاریک بازگشتند.
ویلفرد در حالی که به سه میمون کاسیرِ رتبه ۹ که بعد از ناپدید شدن نور دوباره ظاهر شده بودند نگاه میکرد، پرسید: «اینا چی گفتن؟ انگار میخوان باهامون همکاری کنن.»
نوا نظرش را نادیده گرفت و به سمت آن سه موجود نزدیک شد. پس از حمله قبلی، حائل آذرین خرد شده بود و بخشهایی از بعد میانی نیز دوباره خرد شده بودند. واضح بود که تلاشهایشان نتایج دل خواه را نمیداد، اما اگر نوا خصمانه رفتار میکرد آنها هم چنان خود را برای مبارزه با او آماده میکردند.
نوا اعلام کرد: «ما هم دشمن آسمان و زمینیم. بذارین کمکتون کنیم.»
سه میمون نه حالت چهرشان تغییر کرد و نه چیزی بیان کردند. آنها به خیره ماندن به نوا با آن چشمهای تیره سردشان ادامه دادند و توجهشان را بین آن وجود آذرین بزرگ در آسمان و او تقسیم کردند.
نوا ادامه داد: «کنار بیاین دیگه. ما اون قسمت از آسمون رو سهواً خراب کردیم، یه اشتباه بود. میتونیم توی کسری از ثانیه درستش کنیم.»
یکی از میمونها بالاخره واکنش نشان داد اما تنها خرخری کرد.
نوا نگاهش را به شهر دوخت و با خود فکر کرد
-منتظر تجدید قوا اند؟
نوا درکی کلی از نحوه عملکرد آن ناحیه پیدا کرده بود. میمونهای کایسر برای حفاظت از...
کتابهای تصادفی

