1911 1911. شکاف

نوآ می‌دید جراحاتی که تازه بهبود یافته بودند، دوباره باز می شوند. به خاطر ضعف بدنش، امکان نداشت پس از درگیری نزدیک با موجودی رده متوسط مجروح نشود. ویرانی او طوفان هایی که به سمتش می‌آمد را ضعیف کرد، اما ضربه همچنان او را به پایین پرتاب کرد و بدنش را با زخم پوشاند.

همچنان که هوشیاری نوآ بادها رو نابود می‌کرد و انرژی‌شان را به سمت وجودش می‌راند، طوفان‌ها از هم می‌پاشید. ضربه و سقوط بر هوشیاری و تمرکز او تأثیری نگذاشته بود، بنابراین همزمان که تلاش می‌کرد سرعتش را کم کند، بدنش هم در حال بهبود بود.

طوفان بزرگی بین نوآ و تجسم قهوه‌ای شکل گرفت. نواحی خالی از طوفان چند لحظه بعد از اینکه هوشیاری‌اش آنها را ترک کرد نیز دوام می آوردند، اما نوآ نتوانست ببیند که چگونه بازوی عظیم حریفش به سمتش می‌آید.

هنگامی که طوفان ها گرد هم آمدند تا دیدش را مسدود کند، سوراخ‌هایی روی اندام غول ظاهر شدند. نوآ بلافاصله متوجه شد که تجسم شروع به محدود کردن او در آن محیط جدید کرده است. هنگامی که او برای به کارگیری یک تکنیک حرکتی آماده می‌شد، جهان در دید او به مجموعه ای از خطوط تبدیل شد.

قبل از اینکه نوآ بتواند جلوی خود را بگیرد، غول حمله ای از طوفان‌ها را به سمتش روانه کرد. حملات از انبوه بادها گذشت و فوراً به او رسید، ولی قبل از اینکه حملات به او برخورد کنند نوآ ناپدید شده بود.

سه ترک بزرگ در نقطه‌ای که نوآ در آن قرار داشت باز شد و شکاف‌های بزرگی در آسمان ایجاد کرد. شکاف‌ها به پایین، راست و بالا گسترش پیدا کردند و آخرین مورد به پشت غول رسید. تجسم سعی کرد بچرخد، اما دنیای تاریک ناگهان گسترش یافت و اثرات تضعیف کننده خود را اعمال کرد.

تجسم قهوه‌ای شکافی طولانی در پشت خود دید و بلافاصله موجی از طوفان از آن بیرون آمد. هنگامی که موجود چرخید و سعی کرد بر حریف جدیدش تمرکز کند، دنیای تاریک از هم پاشید، و موجود نتوانست چیزی پشت آن پیدا کند. درعوض، شکاف جدیدی باز شد و درست از بالای شانه‌اش عبور کرد و به پشت سرش رسید.

نوآ دوباره پشت غول ظاهر شد و قبل از زدن ضربه‌ای قدرتمند دوباره دنیای تاریک را گسترش داد. شکافی دیگر کنار شکاف دوم ظاهر شد و طوفان های بیشتری از اعماق آن بیرون آمدند. آن بادها کمی آرامتر از بادهای قبلی به نظر می رسیدند، اما این برای نوآ ک...