NovelEast

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 1929

تنظیمات

فصل ۱۹۲۹: پس از آن

سه شمشیر عظیم منفجر شدند و طی آن، نوآ حضور حواسی، گنگ و مبهم را درون خود تشخیص داد، این‌که چطور در تار و پود ذهنش رخنه می‌کنند و سراسرش بدنش را در بر‌ می‌گیرند. دریای آگاهی‌اش قوی‌تر از آن بود که او را از محیط اطرافش کاملا بی‌خبر بگذارد. برای همین، نوآ تقریبا، تلاطم پراکنده‌ای از فعل و انفعالات اطراف را حس می‌کرد، اما با این حال، او در شرایطی نبود که بتواند چیز زیادی درک کند و در عمق دریای بیهوشی خود غرق می‌شد.

انرژی تیز مرگ‌بار شمشمیر‌ها، به جان او و چهار ارشد دیگر افتاد؛ مدتی گذشت، بیهوشی نوآ تا ابد ادامه نداشت. ذهنش در تمام مدت فعال بود و با تمام وجود خود را مجبور می‌کرد که بختک منجمدش را کنار بزند و بتواند دوباره بیدار شود،

کم‌کم توانست، نوری سفید رنگ ‌به تدریج مقابل نگاهش ظاهر شد. با سرجای آمدن کمابیش حواسش، نیروی تخریبش سرانجام آرام گرفت. همه چی برای او کمی متعادل شد. نوآ اکنون به لطف حواس دست و پا شکسته‌اش اجازه داشت محیط اطراف را پس از آن انفجار سنگین بررسی کند؛

اولین چیزی که توجه‌اش را جلب کرد، سفیدی کم‌نور جدیدی بود که سراسر آسمان اطرافش را پوشانده بود، البته سفیدی فوق کاملا پاک و خالص نبود و تکه‌هایی از سیاهی آلوده‌اش کرده بودند. فضا کاملا در هم شکسته بود و طی آن نقاطی مختلف و چندگانه‌ای ایجاد شده بودند، موضوع دومی که به چشم نوآ آمد، عدم حضور طوفان‌ها بود. او دیگر در دور و برش هیچ طوفانی را حس نمی‌کرد و تنها اثری که می‌توانست از آن‌ها ببیند، تصاویری مبهم در افق و دوردست‌های دور بودند، در واقع آن‌قدر دور، که حتی چشمانی به تیزی نوآ هم از آن فاصله، قادر به بررسی‌شان نبودند.

با این حال، نوآ به وضوح متوجه شد، که طوفان‌های افق برخلاف همیشه، قادر به پر کردن مجدد ناحیه خالی و وسیع ایجاد شده نیستند؛ در واقع همان حفره‌هایی، که سه شمشیر عظیم با انفجار خود در آسمان کاشته بودند. انگار که حمله سهمگین شمشیر‌ها، که قدرت عظیم مرحله جامد را با خود حمل می‌کرد واقعا کار دست آن نواحی داده بود و یک منطقه مرده را بین‌شان آفریده بود، که نه ترمیم می‌شد و نه از بین می‌رفت. علت پشت آن پوچی محض چیزی بود، که کاملا به موجودیت نوآ شباهت داشت و نزدیک حقیقتش بود.

تخریب و تیزی تمام آسمان را پوشانده بود و به‌نظر می‌رسید که منطقه مرده‌اش برای موجودیت نوآ ایده‌آل باشد. اما او در آن لحظه نه پوچی برایش مهم بود و به آن منطقه اهمیتی می‌داد، با نگاه کردن به آن بخش از آسمان، حتی احساس خوشحالی و یا وجد هم نکرد. چرا که هم بی‌اندازه نگران وضعیت دوستانش بود و هم ذهن درگیری داشت.

او و گروهش تنها کمی پیش، با یکی از قدرت‌مند‌ترین حملاتی روبه‌رو شدند که مسیر تهذیب‌گری می‌توانست برای‌شان در‌نظر گیرد و با این حال، او هم‌چنان زنده بود. برای نوآ عجیب بود که چطور از آن حمله جان سالم بدر برده است؛ چرا که هرچند زنده بودنش اتفاق خوبی بود، اما نباید می‌افتاد.

البته نوآ کاملا سرپا نبود، تلفات انفجار را می‌شد در جاي‌ به جای بدنش دید. طوری که از او چیزی جز توده‌ای از گوشت تکه پاره شده و استخوان‌هایی در هم شکسته باقی نمانده بود. اعضای داخلی بدنش نیز کمابیش مفقود شده بودند، اما مراکز قدرتش هم‌چنان به خوبی کار می‌کردند. آن جراحات سخت و فوق سنگین احتمالا بسیاری از تهذیب‌گران و حتی برخی از دورگه‌ها را آزار می‌داد و تحملش برای‌شان سخت بود، اما برای نوآ آن زخم‌ها تنها چالشی برای یافتن انرژی مورد نیازش بودند تا بهبود یابند. آن خسارت در مقابل چیزی با آن روبه‌رو شده بود هیچ بود.

با بررسی ثانویه و دقیق‌تر محیط و همچنین صحبت و توضیحات یاران درونش، که همگی نگران حال سرورشان بودند، فهمید که دقیقا چگونه توانست زنده بماند. در حقیقت، خود نوآ کار زیاد و خاصی انجام نداده بود. به‌محض تاریک شدن و افول آگاهی‌‌اش، توان‌مندی‌های او یکی یکی وسط آمدند و بدنش را در تمام آن مدت تقویت کردند تا بتواند دوام بیاورد. از آن نقطه به بعد، دیگر همه چیز بر عهده حفره تاریک و یاران درونش بود، آن‌ها می‌بایست سرورشان را نجات می‌دادند؛ به هر نحو و قیمتی که بود.

اول از همه حفره‌تاریک دست ‌به ‌کار شد و دنیای تاریک لایه‌‌لایه و منحصر به فردی را متولد کرد، که وظیفه داشت که انرژی تیز حریف‌شان را ضعیف کند. البته آن تکنیک به تنهایی و نوبه خود کار خاصی انجام نداد، اما با کمک نیروی تخریب نوآ توانست بخش کوچکی از آن آرایه قدرت‌مند پیش ‌رو را به خود آلوده کند و همین مقدار کم برای ادامه مقاومت کافی بود.

دوان‌لونگ و شافو نیروی کششی خود را فعال کرده بودند، تا بتوانند انرژی امواج تیز دور تا دور نوآ را، تا جایی که می‌شد به خودشان جذب کنند. در ادامه مقاومت‌ها، انگل حتی تصمیم گرفته بود که به آن انرژی تیز لعنتی امان ندهد ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی