فصل ۱۹۸۶- رون

نوآ قبلاً ماده‌ی ناپایدار و جاه‌طلبی‌اش را فعال کرده بود. هاله‌ای تاریک با چهره‌های مختلف، شکاف‌ها را می‌پوشاند و قدرتشان را هنگام فرود بر تهذیب‌گران، افزایش می‌داد.

فضا متلاشی شد؛ زیرا شکاف‌ها شروع به جذب انرژی جهان کردند. برخی از حملات خطر گرفتار شدن در همان شکاف‌هایی را داشتند که باز می‌کردند، اما به طرز جادویی از کنار آنها عبور کرده و به سمت تهذیب‌گرها حرکت می‌کردند.

پیرمرد با همان حرکت تند قبلی دستانش را باز و بسته کرد و مجموعه‌ای از انفجارهای کوتاه ایجاد شد. تهذیب‌گر موفق شده بود هر قسمت را هدف قرار دهد و تکنیکش قدرت کافی برای نابودکردن همه آنها را داشت.

ماده تاریک در میان آسمان پراکنده شد، اما چند لکه سیاه در اطراف تهذیب‌گرها باقی ماند و به سمت آن‌ها حرکت کرد. تهذیب‌گر پیر دستانش را به سمت آنها نشانه گرفت، اما ناگهان سایه‌ای دستانش را قطع کرد.

این جراحت ناگهانی تمرکزش را به هم زد و لکه‌های سیاه توانستند به او نزدیک شوند. یکی از آنها مار بال‌دار عظیم‌الجثه بود و بقیه‌ مارهای شیطانی و اژدهای شش دست بودند که انرژی ناپایدار را حمل می‌کردند.

نوآ از ماده تاریک برای پنهان‌کردن همراهان و تکنیک‌هایش استفاده کرده بود. او می‌خواست استفاده از شمشیر نفرین شده را در اولویت قرار دهد، اما به‌اندازه کافی احمق نبود که قدرت حمله‌اش را در مقابل دو تهذیب‌گر مرحله مایع محدود کند. تنها درصورتی‌که شرایط اجازه‌اش را می‌داد به سلاحش تکیه می‌کرد.

اسنور موجی از ماده تاریک ویرانگر را که سعی داشت تهذیب‌گر را در بر بگیرد، پخش کرد. هاله‌ای تیره مار را پوشانده و قدرت آن را به رتبه نهم رساند، اما زن فقط باید دستش را تکان می‌داد تا تهدید ناشی از آن حمله را دفع کند.

پیرمرد درحالی‌که خرخر می‌کرد چشمانش را ریز کرد. با انفجار موجودات شیطانی و اژدهایان، صدای انفجارها دوباره طنین‌انداز شد. او برای اجرای تکنیک‌هایش به دستانش نیازی نداشت، اما نمی‌توانست اجازه دهد که آن سایه کوچک دوباره به او حمله کند.

نایت در آن محدوده بود و قصد داشت دوباره به سمت تهذیب‌گر پرواز کند، اما غرایزش او را از حرکت باز ‌می‌داشت. انرژی عجیبی اطراف دو تهذیب‌گر ظاهر شده بود. به نظر می‌رسید اگر چیزی بخواهد از آن عبو...