NovelEast

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 2011

تنظیمات

فصل ۲۰۱۱: خود کامل

تقریباً غیرممکن شده بود، که بتوان نایت را پس از صعودش به رتبه نهم ردیابی کرد. او به معنای واقعی کلمه به سایه‌ای شایسته تبدیل شده بود، طوری که دیگر نه لازم داشت که هرگز در جهان گامی بگذارد، و نه ردی را از خود به‌ جای! و برای حضور و تأثیر در هستی، تنها می‌بایست که بر فرازش شناور می‌شد، و همین کافی بود... البته این قدرت بیشتر آسمان و زمین را مَچَل خود می‌کرد، اما به این معنا نبود که برای سایر موجودیت‌ها عددی نباشد، و آنها نیز به نوبه خود در پیگیری مداوم حرکات نامرئی پتروداکتیل دچار مشکل و تلاطم بودند.

اما دینیا یک موجودیت عادی نبود، و در نهایت ناباوری و تنها طی یک حرکت ساده جلوی حمله نایت را گرفت! آن هم به راحتی هر چه تمام!

پتروداکتیل با وجود آن‌که هنوز به شکل تهاجمی خود تبدیل نشده بود در آن حد قدرتمند بود، اما با این¬حال آن مرید ممتاز صرفاً چنگی به او انداخت و او را بدون هیچ زحمتی گرفت، هیچ آسیبی نیز حین این کار ندید! آن صحنه به‌گونه‌ای هم حیرت¬آور و هم دیدنی بود، و هم غیرمنطقی به‌نظر می‌رسید؛ دینیا چگونه توانست چنین کار غیرممکنی را انجام دهد؟

قدرت‌نمایی بی¬چون و چرای دینیا باعث شد، تا فکری عجیب در ذهن نوآ پخش شود. او از ابتدای مسیر تهذیبگری، قدرتش را طوری ساخته بود که همیشه و تحت هر شرایطی بتواند از تمام رویداد‌ها و حریفانش فراتر برود، که اگر لازم می‌شد و شرایطش ایجاب می‌کرد خیزی بردارد، و از همه عالم و آدم چندین قدم جلوتر باشد. اما این امر باعث نشده بود که او چشم بسته به خودش مغرور شود، و در چاه‌های احتمالی جلوی پایش سقوط کند! فرقی نداشت که قوی‌تر یا ضعیف‌تر، نوآ هرگز حریف مقابلش را دست‌کم نمی‌گرفت! حتی زمانی‌که واقعاً هیچ چالشی به پای توانایی‌هایش نمی‌رسید، و هم‌چنین، در تمام مدتی که آسمان و زمین هیچ چیز از خود نشان نداده بودند، جز بی¬کفایتی..

سرزمین‌های جاودانه وسیع‌تر و قدیمی‌تر از چیزی بودند که در مقابل مشکلات و چالش‌ها، و هم‌چنین مزاحمت‌ها و شاخ‌وشانه‌ کشیدن‌های مخالفانشان بدون چاره و راه‌حل مناسب بمانند، و همیشه راهی برای مهار و سرکوب کردن دشمنان‌شان داشتند، اما نه در زمان فعلی! چرا که حکام در حال¬حاضر آشفته‌ترین حالت ممکن خود را در طول تاریخ تجربه می‌کردند، و آب به اندازه‌ای از سرشان گذشته بود که نسبت به وضعیت بحرانی¬شان لمس بشوند، و دیگر به خود زحمت ندهند که تماماً روی آنهایی که برایشان ساز مخالف می‌زدند متمرکز شوند؛ "بگذار هر غلطی که می‌خواهند بکنند، ما اکنون کار‌های مهم‌تری داریم!"

این امر به نوآ و سایر ارشد‌های استثنایی میدان داده بود تا بتوانند از مجازات‌های بی‌شمار جان سالم به‌ در ببرند، بدون هیچ مانعی پیشرفت کنند، مسیر تهذیب‌شان را خودشان برگزینند، و نهایتاً به هیولاهای فعلی تبدیل شوند! تهذیبگرانی که پتانسیل پایین کشیدن آسمان و زمین را داشتند! با این¬حال، منش و تفکر همه آن ارشد‌ها مانند نوآ و گروهش نبود، و بعضی‌ از آنها به هر دلیلی تصمیم گرفته بودند که به آسمان محلق شوند، و این تصمیم، تهذیبگران ممتاز را متولد کرد...

وقتی بحث پتانسیل وسط می‌آمد، شاید نوآ و همراهانش فوق‌العاده و بی‌همتا بودند، و هیچ‌ تهذیبگری در آن زمینه نمی‌توانست به پای آنها برسد. اما این امر به آن معنا نبود که مریدان ممتاز کلاً هیچ شانسی در مقابل‌شان ندارند، و نمی‌توانند با آنها رقابت کنند. چرا که پتانسیل‌‌ مریدان، تنها کمی از آن‌ هیولاها پایین‌تر بود، فقط کمی... البته تعجبی هم نداشت! ناسلامتی آن مریدان موفق شده بودند که برای سال‌های بی‌شمار، زیر دستان بی‌رحم و قدرتمند آسمان و زمین دوام بیاورند، تلاش بی‌وقفه حکام برای درک کردن دنیا‌هایشان را کنار بزنند و از تسلط محض‌شان قسر در بروند، کاری که اصلاً آسان نبود! برای همین حماقت محض بود، که اگر کسی صرفاً به خاطر پتانسیل کمی‌ کمترشان دست‌کم‌شان می‌گرفت، و گمان می‌کرد که کارشان در مقابل نوآ و گروهش تمام است! چرا که واقعاً این‌طور نبود؛ آن ارشد‌ها می‌توانستند هر صفتی را داشته باشند، به جز ضعیف!‌

در واقع اصل ماجرا و راز قدرت نوآ و اعضایش این بود: آنها به واسطه همان پتانسیل‌شان، می‌توانستند فاصله‌‌ای که آنها را از تهذیبگران معمولی مرحله مایع جدا می‌کرد را پُر کنند، درحالی¬که خودشان هنوز در اوج رتبه هشتم بودند. به عبارتی، در عین آن‌که ضعیف‌تر از آنها بودند، اما می‌توانستند خودشان را هم‌سطح‌شان بالا بیاورند و با آنها مقابله کنند، چه بسا حتی از آنها جلو هم بزنند! و اکنون، دقیقاً همین امر برای مریدان ممتاز نسبت به خودشان صدق می‌کرد!

اگر نوآ و گروهش پتانسیل خوبی داشتند، مریدان ممتاز نیز ساختار قوی‌تری داشتند! و به‌واسطه آن ساختار دیگر می‌توانستند کمبود‌هایشان را جبران کنند، و رسماً قادر به رقابتی تنگاتنگ باشند. همه این‌ها باعث شد تا نوآ کمی روی دینیا مکث و او را مجدداً بازبینی کند!

دینیا به کمک ساختارش می‌توانست برای مدتی خود را بالاتر از چیزی که هست ببرد، و در حد یک تهذیبگر معمولی مرحله جامد قوی شود، و همین امر کافی بود تا حریفش، یعنی نوآ را در موقعیتی سخت و طاقت¬فرسا قرار بدهد؛ مهم نبود که نوآ پتانسیل بالاتری داشت، او ابداً نمی‌بایست دینیا را دست‌کم بگیرد!

چرا که در یک نبرد تن¬به¬تن، اگر شخص ضعیف‌تر ساختار قوی‌تری می‌داشت، به احتمال زیاد می‌توانست سکان نبرد را در دست گیرد، و دیگر تفاوت در پتاسیل اهمیتی نداشت... و اکنون مشکل نوآ با دینیا نیز همین بود. شاید آن تهذیبگر نمی‌توانست به اندازه نوآ و سایر اعضای گروهش رتبه‌های زیادی را پشت¬سر بگذارد و مانندشان به سرعت پیشرفت کند، اما او هم‌چنان و در عمل بالاتر از آنها بود! چرا که پایه سطح او در مرحله مایع بود؛ همان ساختار قوی‌تر...

طولی نکشید که این واقعیت در ذهن پادشاه الباس نیز روشن شد و گریبانش را گرفت! او دیگر پذیرفته بود که در افتادن با دینیا کار دشوار و اجتناب...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی