قسمت 2065: کارگاه‌ها

گسترش دادن یک جهان، فرآیندی پیچیده بود که بسته به نوع قدرت موجود در آن، نیازهای متفاوتی را می‌طلبید. سیاهی اثیریِ نوآ از پتانسیل خالص به‌عنوان منبع تغذیه استفاده می‌کرد و این قابلیت به او اجازه می‌داد دستاوردهای شگفت‌انگیزی به‌دست آورد و نفوذ خود را گسترش دهد.

البته میزان این گسترش به ماهیت دستاوردهایش بستگی داشت. نابود کردن تعداد بی‌شماری از جانوران جادویی یا حتی تهذیبگرانی هم‌سطح خود، تأثیر چندانی نداشت، زیرا او حالا به قلمرویی برتر قدم گذاشته بود. برای رسیدن به پیشرفت‌های اساسی، لازم بود فراتر از این عمل کند.

با این حال، تکامل آسمان و زمین و شرایط کنونی جهان، دست او را بسته بود. حاکمان از قدرت و دستاوردهای شگرفش سود می‌بردند و آسمان ضعیف نیز، با محدودیت‌هایش، مانع یافتن اهداف مناسب می‌شد.

گذشته از این‌ها، نوآ تاکنون به شگفتی‌های متعددی دست یافته بود. سرزمین‌های فانی پنهان در خلأ را تصرف کرده بود، به آسمان نفوذ کرده و حتی یک رویداد آخرالزمانی به وجود آورده بود. سطح برتر دیگر چیزی جز بخش‌های عمیق‌تر درون لایه سفید برای ارائه نداشت. حتی اگر تصمیم به ایجاد آشوب می‌گرفت، مشخص نبود که باید از کجا شروع کند.

طرح گسترش نفوذ او از طریق کاشت بذرهایی در جانوران جادویی یا موجودات مشابه، همچنان به‌عنوان بهترین گزینه مطرح بود. اما نوآ هیچ‌گاه در زندگی دومش مسیر آهسته و محتاطانه را انتخاب نکرده بود. او تمایلی به ورود به رویدادهای آخرالزمانی نداشت، اما از گذراندن سال‌های طولانی در انزوا برای پیشرفت نیز بیزار بود.

سرگردانی در آسمان ضعیف نیز به نظرش بسیار کند و خسته‌کننده بود. نوآ در این مسیر گاهی با گروه‌ها، نیروهای مشابه یا ارشدهای تنها روبه‌رو می‌شد، اما این روند به‌طرز ناخوشایندی کُند بود. برایش آسان‌تر بود که این موجودات را به سوی خود جذب کند تا اینکه در میان آن وسعت بی‌پایان، به جستجویشان بپردازد.

با این وجود، نوآ سفرش را بلافاصله از سر نگرفت. جاه‌طلبی بی‌پایان او شروع به نشان دادن اثرات منفی روی مراکز قدرتش کرده بود، بنابراین تصمیم گرفت دامنه‌ی طمع و گرسنگی خود را گسترش دهد تا این اثرات را کاهش دهد.

آسمان ضعیف، همراه با بافت فضا، از هم پاشیده بود و او را در میان خلأ رها کرده بود. صرفاً نفوذش می‌توانست گذرگاهی به سوی بُعدی جدید باز کند که شاید از حوزه‌ی نفوذ آسمان و زمین خارج بود. اما نوآ نمی‌توانست بهره زیادی از آن ببرد. این اتفاق تنها یادآوری می‌کرد که چقدر پیشرفت کرده و در عین حال نشان می‌داد این انرژی قدرتمند چه میزان ناکارآمد شده است.

با این حال، تاریکی خلأ ایده‌ای تازه به ذهنش آورد. او پیش‌تر یک سرزمین در داخل جهان آس...