چپتر2101: میوه‌ها
مقدار عظیمی انرژی که با حمله‌ی نوآ آزاد شده بود، سدی ایجاد کرد که میدان نبرد را به دو نیم تقسیم کرد. درخت نیز سرنوشتی مشابه داشت. لایه‌ی سیاه، تنه‌ی آن را به‌صورت افقی قطع کرد و تاج را از ریشه‌ها جدا ساخت.

این جدایی، عملکرد واقعی درخت را تحت­تأثیر قرار نداد. هر دو نیمه به‌طور مستقل به کار خود ادامه دادند و ماهیت خود را با استفاده از انرژی جذب‌شده از محیط و اژدهایان ابراز کردند. با این­حال، حمله‌ی نوآ ساختار کلی گیاه جادویی را ناپایدار کرد که این امر به‌طور اجتناب‌ناپذیری منجر به هدررفت سوخت شد.

تنه‌ی درخت تلاش کرد تا دو نیمه‌ی خود را دوباره به هم متصل کند اما لایه‌ی تاریک، نفوذناپذیر به نظر می‌رسید. انرژی از لبه‌های بریده‌شده خارج شده و در خلاء پخش می‌شد. سپس در نیروهای کِششی فراوان در منطقه گرفتار می‌شد. بخشی از آن برای همیشه از بین رفت اما درخت توانست بیشتر قدرت خود را حفظ کند.

 

نوآ با مهارت خود همه را شگفت‌زده کرد، اما همراهانش در بهره‌برداری از این فرصت تردید نکردند. اژدهای فضا سر خود را بلند کرد و غرید. 

با این کار، تمامی گرداب‌ها و نیروهای کششی متوقف شدند و انرژی پراکنده را به جایی دور از درخت انتقال داد.

اژدهای مرگ وارد تنه‌ی درخت شد و با درخششی تاریک نورافشانی کرد. جسم او به توده‌ای سیاه تبدیل شد که در نیمه‌ی بالایی درخت حرکت کرده و نیروی ویرانگر خود را گسترش داد.

اژدهای زندگی تلاش کرد تا بیشترین تعداد موجودات را نجات دهد. رهبر، هاله‌ی سفید خود را آزاد کرد و بدنش را از طریق شعله‌های ضعیفی به زیردستانش متصل ساخت. حتی نوآ نیز کانالی روی سینه‌اش احساس کرد.

اژدهای زمان پراکندگی انرژی را تسریع کرد. درخشندگی درخت کاهش یافت ...